-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 مردادماه سال 1388 12:49
ر حالیکه مملکت مدتی میشه در تب و تاب سیاسی به سر میبره فتانه قصه ما از خیانت همسر بی وفایش پرده برداشته و های های میگرید میگه نمی دونم چه باید بکنمآیا بدهم ماشینش را با کلنگ سوراخ سوراخ کنند؟آیا زندگی خودم و دوتا بچه ام را ...؟یا ... گاه فکر میکنم کاش همه مردها سیاسی بودند حتی اگر... گاه فکر می کنم کاش خداوند لباس...
-
متاسفانه از مرگ
پنجشنبه 8 مردادماه سال 1388 10:35
آدم چطور میمیره؟ منُ تو او هر کدام مان اسم هر کی را میخوای تو این نقطه چین بذار ...چطور میمیره؟ آیا بعد از حرص و جوش هایی که میخوره؟ آیا با نفرین هایی که به جونش میشه؟ آیا با توطئه هایی که علیه اش میشه؟ آیا با ضرب و شتم هایی که روش انجام میشه؟ فشار روانی؟،آسیب جسمانی؟ خود خواسته؟ دیگر خواسته؟ به خواست خدا؟ به دست...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 مردادماه سال 1388 08:16
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 مردادماه سال 1388 09:06
دیروز سالگرد جشن عقد پسرم بود و به این ترتیب عروس خانواده ما یکمین سال مدارا با خانواده همسر را جشن گرفت. مادر شوهری که سعی کرد ننویسد چگونه مادرشوهری است.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 2 مردادماه سال 1388 19:43
نه!
-
عید آمد
یکشنبه 28 تیرماه سال 1388 13:24
برگزیده شدنش بر شما امت مسلمان مبارک
-
حفظ امانت
پنجشنبه 25 تیرماه سال 1388 13:57
امانت داری را میدانی؟ اهمیتی دارد بدانی؟ تو اهل خیانتی؟یا اهل امانت؟ میدانم نمی خواهی وارد اینگونه بحث های بنیانی شوی میگویی اهل این شهر و این دیارم ولیکن قصدم رجوع به خود است اعتمادت را لازم دارم اگر عنصر اعتماد از میان برخاست مشکل بتوان مرغی را که از این بام برخاسته دوباره بر بام نشاند امروز آخرین جلسه امتحانی بود...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 24 تیرماه سال 1388 14:39
دستش را زده زیر چونه اش و نشسته به دور دست نگاه میکنه احوالش رو می پرسم مث ترقه از جا بر میخیزه و سلام میکنه عذر خواهی میکنم که رشته افکارش را گسستم تعارف میکنه که اشکالی نداره خوشحالم کردید میگم خب تو چه فکری بودی؟ میگه خانوم پدرم عمل قلب داشت بر بالینش بودم حالا می بینم نمره ام سیزده شده آخه میدونید معدلم هفده بوده...
-
واکاوی عدم موفقیت ها
سهشنبه 23 تیرماه سال 1388 14:07
ضرب المثل" با یه دست دو تا هندونه را نمیشه بلند کرد"" را شنیدین؟ آیا شما هم با یه دست دوتا هندونه بلند نمی کنین؟ داشتم فکر میکردم پس چرا مردم دور و بر من با یه دست میتونن چند تا هندونه بلند کنند؟ خود من واقعا با یه دست دوتا هندونه را نمی تونم بلند کنم علت احتمالی اش را هم میگم چون آدم وسواسویی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 تیرماه سال 1388 14:42
بنویس بهونه های بنی اسراویلی هم نگیر یعنی نگو نمی دونم از چی بنویسم چگونه بنویسم از کجا شروع کنم به کی بنویسم و ... ببین باید بتونی اعتماد کنی تا حالت خوب بشه خب میدونم آسون نیست حتی میشه گفت سخت هم هست خطت هم خوب نیست بنویس املای کلمات را هم نمی دونی بنویس آیین نگارش هم نمی دونی مهم نیست ببین اگه ننویسی مغزت هم نمی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 تیرماه سال 1388 07:37
روزی که دستم را تو دستش میگذاشت تا راهی خانه بخت شوم تذکر اش داد که هرگز نباید اجازه دهی برای کسی کاری انجام دهد او شاهزاده خانه ما بود در رکابش خدم و حشم باید بگذاری و من خجل که چرا از او تعهد میگیرد من کسی نیستم امروز ÷س از بیست و شش سال و اندی یاد آوری سفارش هایش و نتیجه توصیه هایش شادم می کند روحش شاد پس از نه سال
-
اگر تمرکز کنی بیادت میاد
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 11:29
به خاطر آور چی را؟ به خاطر آور که که چی گفتی؟ چی گفتم؟ سعی کن به خاطر آوری من و تو با هم...
-
ابن عم پیامبر
دوشنبه 15 تیرماه سال 1388 16:51
روز تولدش را نمی خواهم با رنج هایی که در زندگی سراسر تلاشش به خاطر آورم میخواهم روز ارزانی داشتنش به دنیا شادی کنم که اگر او نمی آمد چگونه میتوانستم مرد را بشناسم. امروز در جایی مقدس از خداوند تقاضا کردم دیوانه ام کند تشنه ام کند که تا نشناسمش همچون فرزند خود مرگ را ملاقات نکنم.امروز در کنار مزار مهربان مادری که اسوه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 تیرماه سال 1388 13:01
استرس امتحانات اوضاع پیش رو قابل کنترل توسط من و شما نیستند استرس ها اگر از حدی بالاتر رود بهره وری من و شما را کاهش می دهد و از لحاظ فیزیکی و روانی نیز بر ما صدماتی تحمیل می کند راه مقابله با استرس را بیاموزیم شکست خوردن سخت است ولی نومید شدن مشکلی را حل نمی کند احساس استرس کردن هم باعث انتقال آن به دیگران میشود باید...
-
اخبار تازه
شنبه 13 تیرماه سال 1388 13:00
عمر انسان هفتاد هشتاد سال هم بشه فرصت نمی کنه بسیاری صحنه ها را ببینه.ولی ما در ایران صحنه هایی می بینیم که واسه تلنگر خوردن جالبه.نمی دانم شما خواننده این وبلاگ الان چند ساله هستی ولیکن اگر به عمر از دست رفته خود نیک بنگری خواهی دید که تجاربی از دریافت محرکات مختلف داری.این بسیار خوبه که تو توفیق داشته باشی زنده...
-
آغاز تابستان با شنا
پنجشنبه 11 تیرماه سال 1388 16:17
ساعت شش عصر قراره برم استخر سر پوشیده دانشگاه.نمی دونم چرا با وجودیکه بلیط دارم حوصله اش را ندارم.استخر آدمو وادار میکنه درست رفتار کنه بیکار ننشینه مبادا غرق بشه و حرکتی از خودش نشون بده به همین دلیل توصیه میشه ولی مدتها میشه دیگه دلم نمی خواد از لاک خودم بیرون بیام و با آدما بیامیزم اونم تو استخر که معلوم میشه بی...
-
قدری هم از حال و هوای دانشکده و دانشجو ها
پنجشنبه 11 تیرماه سال 1388 12:28
جلسه امتحان بهداشت روانی((2)))است وارد کلاس شماره دوازده دانشکده میشم بیست و پنج نفر دانشجوی ترم پنج با فاصله از هم نشسته اند نه تاشون پسر و بقیه دختر هستند روی تخته کلاس نوشته شده:"گفتار نامه امتحان" و بعد توضیح داده: "دیدی تو طول ترم هی گفتم درس بخون &اینقدر شیطونی نکن اینقدر مهمونی نرو این قدر سر...
-
روزای جدید سلام
پنجشنبه 11 تیرماه سال 1388 05:46
نتخابات امسال بیست و دوم خرداد بود از مدتها ÷یش بعضی دانشجوها به جای درس خوندن فعالیت سیاسی می کردند امروز دانشجوها امتحان بهداشت روانی خواهند داد همه شون ساسی رفتار نمی کنند و درس میخونند تا آینده روشنی داشته باشند ولی بعضی شون هیچ کدام از امتحانا را خوب نمی دن و ما باید به فکر راه چاره ای برای اونا باشیم اگر این...
-
روز ÷یروزی انتخابات
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 21:55
گرچه چهار سال ÷یش هم به محمود احمدی نژاد رای دادم ولی امسال ریاست جمهوری ایشان را با شور و شعف جشن میگیرم چون... چهار سال ÷یش هم نوشتم که بار دیگر آهنگر زاده ای به تاسی از رویگر زاده سیستان قصد اداره ایران را گرفته . او که در مدت چهارسال ریاست جمهوری خود آزار های بسیار از زخم زبان های مردم کوته فکر را تحمل کرد به سمبل...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 08:51
کانال عصبی مچ دست راست من بد موقع تنگ گردید و بر عصب دست فشار وارد میکند افکار بلندی به ذهنم می رسد بنویسم وضعیت ارتباطات اینترنتی هم که ....نمی دانم چرا نمی گذارند ما هم حرف بزنیم اگر قرار باشه یک عده چندین میلیون هر کدام یه کلمه بگه چه همهمه ای میشه همان گونه که شب ها تا ساعت دوازده خونه مادربزرگ پسرام همهمه است...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 تیرماه سال 1388 14:03
روزای آبی خدا حافظ خدا حافظ این روز ها هر جا مهمان شدم و هرکسی به مهمانی آمد خانه مان بحث های سیاسی بود و عجبا که مردم ما تشنه حضور در صحنه بودند و کسی نمی دانست
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 تیرماه سال 1388 08:50
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد عجب جالب به خود آییم به خود بنگریم و ببینیم چرا؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 تیرماه سال 1388 14:39
بحث و گفتگو ها بین موافقین و مخالفین...هر روز نقل محافل ما شده و جالب که هر دو دسته وضو میگیرند و بر سر میز مباحثهمی نشینند فکر چنین روزی را کرده بودیم؟ و استناد هر دو گروه و دسته به سخنان امام آیات قرآن و ... شما باشید در جرگه کدام دسته قرار میگیرید ابر های فتنه وقتی آسمان دید تو را تار کرد چه می کنی؟ اگر نمی دانی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 تیرماه سال 1388 13:00
سال ها از روزی میگذرد که در سالن نیلفروش زاده به سخنرانی زنی نویسنده گوش میدادم فقط از او سه کتاب اش را به خاطر می آورم ؛همراه با قیام موسی؛ -؛ همگام با هجرت یوسف؛-؛ طلوع زن مسلمان؛ و دیگر هیچ امروز بار دیگر او را میبینم دست در دست همسرش در نشست های تبلیغاتی کاندیدای رئیس جمهوری ایران از او و نوشته هایش مطالبی را به...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 تیرماه سال 1388 13:00
و امروز روزها میگذرد و من همچنان در بهت از رفتار مردمی که در مملکتم زندگی میکنند امروز روزها میگذرد از آن روز که در کلاس درس روان شناسی به دانشجویان فصل هیجان را از کتاب روان شناسی اجتماعی درس می دادم برای دانشجویان از هیجان روز های تبلیغ انتخابات نامزد ها درس می دادم برای دانشجویان تاثیر هیجانات ،تجارب قبلیرا بر...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 28 خردادماه سال 1388 12:53
آرزو داشتم به عنوان یک مسلمان معتقد و مقید شناخته شوم.همه چیز هایی را که در زندگی داشتم دوست داشتم به جز آنکه به صفتی مشهور باشم چهارده سالگی سن ادراک رنج ها بود کم کم داشتم متوجه می شدم بعضی چیز ها را دوست ندارم ولی نمی توانم چاره ای بیندیشم .آرزو میکردم ای کاش قدری مذهبی تر بودم تا به درگاه خدا متوسل میشدم و بر درد...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 خردادماه سال 1388 11:38
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش ر ند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام هر...
-
ضرورت آزادی
چهارشنبه 20 خردادماه سال 1388 19:33
فال باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش ر ند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش با چنین زلف و رخش بادا نظربازی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 خردادماه سال 1388 00:16
پس از پایان یافتن مناظره های تلویزیونی کاندیدا ها بر مردم معلوم شد کدامیک زودتر از کوره در میرود کدامیک قصد آشتی دارد و چراغ سبز نشان میدهد کدامیک با اتکا بر طرفدارانش ترکتازی را وجهه همت خود قرار داده کدامیک نگاه عاقل اندر سفیه میکنه کدامیک نمی تونه منتظر بمونه نوبتش بشه صحبت کنه کدامیک مصداق ضرب المثل معروف(کافر همه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 17 خردادماه سال 1388 14:46
آقایان کاندیدا ها مرا معذور دارید از نوشتن درباره خودتان من نمی خوام برای پنج شش روز زندگی دنیایی این مردم دین خودم را از دست بدم شما که رئیس جمهور بشین فکر رفاه مادی این مردم خواهید بود من برای چه باید خون خودم را کثیف کنم؟ دیشب ساعت سه نیمه شب با صدای فریاد اعضای یک کارناوال بیدار شدم از آنجا