دوستان هم کلاسی دعوتم کردند کلاس یوگا.رفتم.و اندر خواص آن برایتان بگویم که در راحت سازی انسان معجزه میکند به شرط آنکه همانند من از دستورات مربی کلاس تبعیت کنید.شاگرد ممتاز کلاس شناخته شدم در فرمانبرداری.و مربی حاضر است برای تبلیغ کار خود آموزش رایگانم دهد
ای کاش همه مرئوسین میتوانستند چون من به رئیس شان اعتماد کنند.ای کاش همه فرماندهان فرمانبری چون من می داشتند. پس از عملیات یوگا در اولین جلسه آنچنان آرامشی بر من مستولی شده بود که همانند کوهها از جا تکان نمیخوردم.تدریس داشتم و تنها اضطراب میتواند مرا وادارد در مدت دو ساعت سخن بگویم.مانند بز به دانشجویان نگاه میکردم و برای گفتن حرفی نداشتم.آدرس مطالب کلاس را به آنان دادم و سوآلاتی را که میتوانند در باره این کلاس از من بپرسند در اختیارشان قرار دادم .از آنان خواستم مرا با سوآلات خود تخلیه اطلاعاتی کنید تا به هنگام مراجعه به کتاب های درسی کتابخانه با مشکلات کمتری مواجه شوند.به آرامی مینگریستم شان .به خانه که رسیدم خیلی خونسرد کارهای عقب مانده روزانه را (سر صبر) انجام دادم.