نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

بغضم راه اشکم را بسته 

باز مامان راهی شدند و من بیمار 

نمی تونم دست  از رفتار بچه گانه ام بردارم 

مامان دامن کشان به سوی برادران می روند 

و من زهر تنهایی ... اینجا بغض می کنم 

مادر مرو برای خدا پیش ما بمان 

یه روزنامه همشهری قدیمی(۱۵ فروردین هشتاد و چهار ) تو لوازمم یافتم که موضوع جالبش منو به خود جلب کرد

خانم مانا لقمانی و نسرین دانایی

تو مقاله ای بنام همسر آزاری نوشته بودند:»

قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده، در مرحله نخست، زنان و پس از آن کودکان و سالمندان و سرانجام مردان هستند.
آنها همسرآزاری رامعضلی میدانند که در قرون اخیر بیش از هر زمان دیگری در جوامع مورد توجه و بررسی کارشناسان قرار گرفته و شاید بهترین دلیل برای توجه به این امر، مطرح شدن مسئله حقوق زنان و آگاهی این قشر از حقوق و مزایای خود در برابر همسرانشان است.
آنها مقوله همسرآزاری را از جمله اخبار داغی ذکر کرده اند که اگر هر روز هم در صفحات حوادث روزنامه ها دیده نشود، دست کم هر چند روز یک بار با مطالبی به صورت گزارش یا مقاله های گوناگون به آن پرداخته می شود.
سپس سعی کرده اند با نگاهی گزارش گونه و تحلیلی این مسئله را مورد بررسی قرار داده و به نکات و راه کارهای تازه ای در این باره اشاره کنند.
آنها پدیده ای آزار همسر و فرزندان رامقوله ای میدانند که به طور طبیعی در هر جامعه ای به صورت های گوناگون وجود دارد.
خشونت فیزیکی

و

بدنی

مانند صدمه زدن به اشیای منزل

و ضرب و شتم همسر

یا خشونت روانی و کلامی مانند تحقیر، بهانه جویی نسبت به چهره و شرایط جسمانی زن و ابراز تنفر نسبت به بستگان وی و

همچنین خشونت اجتماعی شامل منع اشتغال و تحصیل، ممنوعیت ارتباط با بستگان حتی به صورت تلفنی که بیشتر در استان های غربی کشور شایع است.

خشونت اقتصادی مانند نپرداختن خرجی

و

در نهایت صدمات و آزارهای جنسی از طریق تحمیل رابطه نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وی به خاطر اعتیاد و غیره،

مهم ترین و شایع ترین انواع همسرآزاری مردان نسبت به زنان است.

به طور کلی از هر ۱۰ زن، پنج نفر و ازهر ۱۰ مرد، سه نفر یا بیشتر مورد آزار روحی و جسمی توسط همسر خود قرار می گیرند که آمار آزار جسمی در زنان بیشتر است.

بعد برای ریشه یابی چرایی و عوامل موثر در ایجاد و شکل گیری همسرآزاری، ابتدا تعریف جامع و مانعی برای آن ارائه داده اند.

برای همسر آزاری مصادیق بسیاری می توان یافت که نمونه بارز آن علاوه بر آن چه پیش از این نیز گفته شد، ضرب و شتم همسر است.عوامل گوناگونی مانند نوع جامعه پذیری فرد، نحوه پرورش وی، فقر فرهنگی و مسائل اقتصادی در همسرآزاری نقش زیادی دارند.


آنها با استناد به دکتر محمدرضا شمس انصاری ریشه های همسرآزاری را علاوه بر اختلالات روحی و روانی زوجین، فشارهای محیطی نیز ذکر کرده اند

و می گویند: «فشارهای مالی، اقتصادی و اجتماعی و نیز به دلیل این که فرد قادر نیست به خوبی از پس اداره زندگی خود برآید، سبب ایجاد انگیزه برای آزار همسر به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه می شود. و

از تاثیر اختلالات شخصیتی و زمینه های ژنتیکی هم که از جمله دیگر عوامل همسرآزاری است

«گاهی زن و شوهر پیش زمینه ذهنی داشته و تحریک پذیر می شوند و از نظر فکری منتظر جرقه ای برای آزار یکدیگرند. علاوه بر اینها، مهریه های سنگین و بعضاً غیرقابل پرداخت و دخالت اطرافیان نیز به این امر دامن می زند


به نقل از دکتر شمس انصاری عدم علاقه و وابستگی زوجین به هم را نیز یکی دیگر از این عوامل می داند.

جالب بود که نوشته بود :< آزار همسر لزوماً آگاهانه صورت نمی گیرد >: «در بیشتر مواقع فرد نمی داند که حرکات و رفتارش برای طرف مقابل آزاردهنده است.

ا

مشاهده کتک زدن ها، ناسزاگفتن ها و رفتارهای ناشایست در خانواده دوران کودکی فرد و نیز داشتن افکار خرافی و نادرست از جمله شک به همسر و ترس از خیانت وی در خانواده، سبب نقش بستن این عوامل در ضمیر ناخودآگاه فرد و تأثیر در زندگی وی می شود.»

به باور های پژوهشگران که در حقیقت، ریشه همسرآزاری تک علتی نبوده و عوامل بسیاری به ویژه اعتیاد و الکلیسم با آن رابطه ای نزدیک دارند.
همسرآزاری همان که پیشتر هم گفته شد، خاص یک جامعه نبوده و معمولاً هم زنان بیش از مردان قربانی چنین آزارهایی می شوند. به طوری که در انگلستان از هر ۱۰ زن یک زن به حد مرگ از شوهر خود کتک می خورد. در ایالت متحده نیز در هر ۱۵ ثانیه زنی مورد تهاجم قرار می گیرد و این به روشنی نشان می دهد که خشونت علیه زنان، حتی در کشورهای به اصطلاح پیشرفته نیز وجود دارد.
در بسیاری

از کشورهای در حال توسعه، همسرآزاری و به ویژه زن آزاری، بخشی از فرهنگ و روال طبیعی زندگی بوده و زنان نیز آن را به عنوان یک مسأله عادی در زندگی خود پذیرفته اند. برای نمونه، به کار بردن جملاتی مانند مرد اگر زنش را کتک نزد مرد نیست یا غیرت ندارد و ... خود سبب ایجاد فرهنگ همسرآزاری در این جوامع می شود

. در عربستان زن از حق و حقوق پایینی برخوردار است؛ تا آنجا که حق رأی، رانندگی، وکالت و... را ندارد و البته به آن معترض نیست!

گاه همسران، به ویژه مردان چنین می اندیشند که با آزردن همسر خود و اختیار کردن همسر دیگری، زندگی شان بهتر خواهد شد و از این واقعیت غافلند که امکان دارد زندگی تازه از آنچه که پیش از این بود هم بدتر باشد.


این حقوقدان بر این باور است که در حقیقت برخی خشونت ها علیه همسر نسبی بوده که به فرهنگ یک جامعه بستگی دارد و نمی توان آن را به تمام جوامع تعمیم داد

در ادامه بحث می افزایند: «نظر به این که بیشتر خشونت ها علیه زنان صورت می گیرد، هر قدر زنان از حقوق خود آگاه تر باشند، این موضوع نیز کمرنگ تر می شود. در واقع می توان گفت که با اصلاح قوانینی که به ضرر و زیان زنان است، این مسئله کمتر می شود

اصولاً هرچه فرهنگ ضعیف تر و سواد کمتر باشد، آزار همسران نسبت به هم بیشتر و به صورت آزار جسمی شایع است.

در طبقات مرفه و تحصیل کرده این معضل بیشتر به صورت آزار روانی وجود دارد که عوارض آن، گاه از آزار جسمی به مراتب بدتر است.

همسرآزاری به طور کلی بیشتر متوجه زنان است؛ اما گاه مردانی که سن بالا و قدرت بدنی کمتری دارند یا دارای نقص و ایراد جسمی هستند نیز ممکن است توسط همسر خود که از آنان جوان تر است، مورد آزار قرار گیرند

این دو بانو سپس با استناد به گفته دکتر خرمشاهی نوشته اند

بر اساس پژوهش های انجام شده، زنانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند به طور تقریبی ۱۱ درصد بی سواد، ۴۸ درصد دارای سواد ابتدایی، ۳۸ درصد دیپلم و سه درصد بالاتر از دیپلم بوده اند.

همسرآزاری آسیبی است که به آسانی می تواند مقدمه ای باشد برای ابتلا به بیماری های صعب العلاج روحی و روانی. ایجاد انواع دردهای معده، پادرد، سردرد، ریزش مو، بیماریهای قلبی و همچنین افسردگی، بیماریهای روانی و... پیامد آزار و اذیتی است که همسران به صورت ناخواسته یا خودخواسته به یکدیگر روا می دارند.
در ادامه بحث اضافه کرده اند دادگاه خانواده، راهی برای رهایی
افراد- به ویژه زنان- برای مبارزه با آزار همسر و حفظ بنیان خانواده به خاطر فرزندان ابتدا راه حل صبر و بردباری پیش گرفته و در نهایت برای رهایی به دادگاه خانواده می روند؛ اما همیشه هم انگیزه مراجعه به دادگاه جدایی از همسر نیست و همیشه هم ماجرا به نفع فرد شاکی تمام نمی شود

همین جا از پژوهشی که بر روی مراجعان به دادگاه خانواده صورت گرفته است،

۶۰ نفر از صد نفر زنی که مورد آزار شوهرانشان قرار گرفته بودند، به دادگاه مراجعه کرده و ۳۱ درصد آنها صرفاً برای طلاق، ۶۰ درصد تنها برای زهرچشم گرفتن و تنبیه شوهر و الباقی به خاطر تشکیل پرونده و ایجاد سابقه برای اتفاقات احتمالی در آینده به آنجا آمده بودند.



در راهروهای دادگاه خانواده زنانی به چشم می خورند که هر یک با چهره های نگران و توأم با تشویش و اضطراب در پی احقاق حقوق خود آمده اند.این روزها دادگاه های خانواده چنان مملو از این زنان است که جایی برای راه رفتن ندارند. در پزشکی قانونی نیز چه بسیار زنانی دیده می شوند که آمده اند تا آثار ضرب و جرحی که بر آنان وارد شده را در آنجا ثبت و حق خود را طلب کنند. ادامه مطلب ...

چشمهاتو وا میکنی به ساعت بالای رت نگاه میکنی ساعت دو و نیمه. چشم ها را بر هم میذاری دوباره میخوابی ولی دیگه خواب تو چشات نیست.باید از جا بلند شوی و...



http://www.linkestan.com/news/ARTICLEview.asp?key=365

صبحت به خیر عزیزم

تو هم درزندگیت روزهایی را که برایت خوشایندنبوده است تجربه کرده ای.

اما سخن من اینست که ناخوشنودی مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط ات را تحت تاثیر قرار دهد.(بجزهرگونه مشکلات پزشکی یا افسردگی های بلندمدت که نیازمند تجویزهای طبی و مساعدت حرفه ای می باشند،)

می توانی میزان خوشحالی خود را کنترل نمایی.

به خوشحال بودن فکر کن تا احساس و ظاهر بهتری بدست آوری.

دراین قسمت نکته هایی وجود دارند که تو را در این کار یاری می نمایند:


1)خوش بین باش: به زندگی با دید مثبت نگاه کن تا خود را به دلیل احساس انرژی و خوشحالی بسیار زیادی که نصیبت خواهد شد، متعجب سازی. به یاد داشته باش که افراد شاد و مثبت بیشتر می توانند دیگران را مجذوب خود کنند.
2) ددی وسیعی داشته باش: اجازه نده مسائل کوچک تورا آشفته نماید.

برای رسیدن به هدف خود پایدار و مقاوم باش، خواه آن هدف ریاست، پرداخت رهن و یا یک ازدواج طولانی مدت باشد. در این راه با موانعی مواجه خواهی شد; به سرانجام و پاداش تلاشت فکر کن و از ناخرسندی بخاطر مسائل کم اهمیت دوری نما.
3) سپاسگزار باش: از دیگران قدردانی کن. از همکار خود بخاطر کمکش به تو تشکر کن و بدلیل موفقیت در انجام کارش به او تبریک بگو به خدمتکاری که صبحانه ات را می آورد کلمه ای محبت آمیز بیان کن

. به شخص درمانده ای که در خیابان از مقابلش رد میشوی، چند سکه کمک کن و از اینکه زندگی مسرت بخشی داری شاکر باش.
4) از زندگی لذت ببر: به کارهایی مبادرت نما که از انجام دادن آنها لذت میبری: اتومبیلت را بشوی، به برخی تعمیرات جزئی در منزل بپرداز، تلویزیون تماشا کن، خرید برو. برای خود یک اولویت قائل شو و آنچه را که دوست داری انجام بده.
5) از جسم خودت مراقبت کن: خوب بخور و ورزش کن. به باشگاه برو و کمی بدو یا در یک بازی ورزشی شرکت کن. همراه یک تیم بعنوان یک عضو و بیرون رفتن با هم تیمی ها بعد از بازی، برای جسم و فکر تو مفید خواهد بود.
6) برنامه های خود را تغییر بده: برنامه های روزانه خود را عوض نما تا انرژی جدیدی پیدا کنی. مرز مشخصی بین کار و تفریح ایجاد نما

. برای فعالیتهای سرگرم کننده و یا تفکر در محیطی آرام از خانه خارج شو
7) با مردم در تماس باش: آیا بخاطر می آوری زمانی را که یک دوست قدیمی بطور غیر منتظره با تو تماس گرفت چه احساسی داشتی؟ برای یکی از آشنایان ایمیلی ارسال نما یا با افراد فامیل و یا دوستان قدیمی خود تماس بگیرو از حال آنها باخبر شو.
8) خلاق باش: روزنه ای برای انرژی خلاق خود بیاب. این ممکن است شامل کاردستی، باز سازی، نقاشی، ترسیم کاریکاتور، نویسندگی و یا حتی باغداری باشد. مهم نیست که چقدر مشغله داشته باشی و یا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بی حالی می کنی، اگر زمانی را برای انجام فعالیت های خلاق اختصاص دهی، احساسی شادتر و سالم تر خواهی نمود.
9) برای خود همدمی پیدا کن: تقسیم نمودن تجربیات با کسی که به او عشق می ورزی، خوشحالی تو را افزایش خواهد داد. عشق مطلق باعث بوجود آمدن احساس امنیت، رضایت و شادمانی در تو می گردد. روابط جنسی مشروع نیز میتواند برای ذهن و جسم تو اثرات بسیار مفیدی داشته باشد.
10) با کسی صحبت نما: یکی از دوستان خود را برای هم صحبتی و بیان احساسات و عقاید خود انتخاب کن. او در مورد تو قضاوت نمی نماید و مشکلات تو را حل نخواهد کرد.ولی به حرفهایت گوش می دهد چرا که می داند تو نیز همین کار را برایش انجام خواهی داد.
11) تخیل کن: آرزوها و بلند پروازی های خود را یادداشت نما و به تدریج آنها را واقعیت ببخش آنگاه همیشه چیزهایی برای انتظار کشیدن، و جایی برای متمرکز کردن انرژی خود خواهی داشت.
12) بخشنده باش: شاید زمان آن فرا رسیده باشد که کسی (یا خودت را) را بخاطر چیزی که اتفاق افتاده و یا گفته شده مورد بخشایش قرار دهی

. اتفاقات و اشتباهات گذشته را بپذیر و فراموش کن. بدان که نمی توانی زمان را به عقب برگردانی.

نگران نباش، خوشحال باش

در دنیای واقعی نمی توانیم از دیگران انتظار داشته باشیم تا برای ما شادمانی ایجاد کنند. خوشحالی حالتی از ذهن است که کاملا میتواند تحت کنترل تو باشد. محیط پیرامون خود را به گونه ای مهیا ساز که فرصت هایی برای شناختن و لذت بردن از جنبه های مثبت و خوشایند زندگی را فراهم آورد. برای شاد بودن تلاش کن


من نمیگم تموم عالم میگن:

                       به نقل از روزنامه ابتکار بیست و یکم مهرماه

خوش به حالت کبوتر هرجا بخوای پر می کشی

تو هوای پاک دل نفس تو بهتر می کشی

تا به حال شده کسی به شما بگه خوش به حالت؟

خوش به حالت که جوونی.خوش به حالت که پولداری

خوش به حالت که سالمی

خوش به حالت که پشتیبان داری

خوش به حالت که شهره شهری

خوش به حالت که توانایی انجام....را داری

خوش به حالت که متاهلی، کارمندی .شغل داری. خونه داری. امنیت خاطر داری. اعتماد به نفس داری. عزت و احترام داری

چه می دونم

هر چیز خوب و به ظاهر مقبول

برای من پیش اومده که بشنوم

تو دلم میگم

ظاهرم مردم را کشته باطنم خودم را

واقعا این از ناسپاسی ماست؟یا واقعا

وقتی کسی به ما میگه خوش به حالت ممکنه از ش بدمون بیاد که به ظاهر نگاه میکنه و قضاوت میکنه

ولی مگر نه اینکه خیلی تظاهر کردن های ما برای رسیدن بدین جاست؟

امروز با دانشجویان مهمان بخش بیماران روانی بستری در بخش حاد و تحت حاد بودیم.از من خواسته شده بود دانشجویان جوان دختر را نبرم اون بخش چون هرآن احتمال این می رفت رفتار نسنجیده اجتماعی از بیماران مرد بستری در آنجا  سر بزنه و دختر دانشجو دچار ...شوند

ولی از بس راجع به وضوح علایم بیماری در بخش مردان شنیده بودند اصرار داشتند بروند آن بخش به خصوص که آنان برای یادگرفتن و تمرین در بیمارستان حضور یافته بودند.

به خواسته دانشجویان دختر تن در دادم و به اتفاق شان رفتیم بخش .....

آقای هادی پور مسئول بخش یاد آوری کردند که ورود دختران جوان به بخش خلاف مصوبات شورای سیاست گذاری بیمارستان است و چنانچه مشکلی پیش آید قبول مسئولیت نمی کند.ولی وقتی با  اصرار خود دانشجویان مواجه شد ایشان نیز موافقت کرد در سالن غذا خوری بیماران پشت میز بنشینند تا یکی از بیماران تقریبا رو فرم در جلسه شرکت داده شود.

آقایی از اهالی ... که مبتلا به بیماری شیدایی بود در جلسه حضور یافت مردی پنجاه و پنج ساله با خلق بالا که مرتب ضرب المثل و شعر چاشنی صحبت هاش میکرد.جلسه،جلسه ادبی شده بود و دانشجویان ملزم شده بودند هر آنچه از دهان بیمار خارج می شود را بنویسند.شرح حال مختصری گرفته شده علایم و نشانه های این تشخیص بیماری مورد نقد و بر رسی قرار گرفت و بیمار اتاق مصاحبه را ترک کرد پس از آن دو تن دیگر از بیماران داوطلبانه در جلسه شرکت کردند و برای دانشجویان از راز های بیماری شیدایی در مردان پرده برداشتند.پس از نوشیدن چای دانشجویان بخش را به مقصد اتاق مدیر مدد کاری ترک کردند در آنجا پس از ملاقات با خانم ... و استماع سخنان ایشان راجع به مشکلات بیماران روانی بستری در بخش ها و معضل اقتصاد خانواده شان دانشجویان به اظهار نظر پرداختند.

روز به ظاهر معمولی و در واقع خسته کننده ایی بود.روز آخر حضور دانشجویان در بخش بود.

دانشجویان در مدت نه روز آموخته بودند دارو های بیماران چیست چگونه باید تجویز شود  چه عوارض دارویی را متحمل می شوند.خواب بیماران چه اختلالی دارد اشتهایشان چگونه است راه خاتمه دادن به مشکلات شان در این دو زمینه چیست.کار درمانی چیست چگونه اجرا می شود گروه در مانی ،موسیقی درمانی ،شوک درمانی چگونه انجام می شود.و چگونه می شود بیماران را مورد مصاحبه قرار داد.

از روز اول مطمئن شان ساخته بودم که دانشجویان موفقی خواهند بود و در آخرین روز خودشان اذعان داشتند خیلی خوب آموخته اند و در آینده قادر به حضور فعالانه و موثر در بخش خواهند بود.روز های سخت آغازین سال تحصیلی امروز به انتهای خود رسید ماهی به دمش رسید

گرچه امروز خسته هستم و بی رمق ولی روحم شاد است و سرشار.

حق دارید اگر بگویید خوش به حالت که...

خودمم هم همین جور فکر می کنم

ه