نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

بغضم راه اشکم را بسته 

باز مامان راهی شدند و من بیمار 

نمی تونم دست  از رفتار بچه گانه ام بردارم 

مامان دامن کشان به سوی برادران می روند 

و من زهر تنهایی ... اینجا بغض می کنم 

مادر مرو برای خدا پیش ما بمان 

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم گلیییی چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:23 ب.ظ http://zendegiyeman1361.blogfa.com

جاشون همیشه سبز باشه. دعا می‌کنم که تنهایی شما رو عذاب نده. دوستت دارم مامان گلم...
دخمل کوچولوی شما مریم گلیییی از اهواز...

شاهرخ احمدزاده پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:21 ب.ظ

دعایش کنید

بهشت - سال۸۲ پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 07:20 ب.ظ

دوستی
چهارشنبه 3 اردیبهشت ماه سال 1382
ما همه نیازمند دوستی و دوست داشتن و دوست داشته شدن هستیم.
گاهی فکر می کنیم من چه نیازمند دوست از کجا خوب از آب در بیاد.(؟)
خب دوستی با مردم دانا زرین کاسه است نشکند گر بشکند باید نگاهش داشتن
دوستی با مردم دانا نکوست
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد