نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

باز هم نوشتن

فکر میکنم مدت سه سالی را که تو اینترنت مطلب نوشتم از دست داده ام.آما این مانع ادامه نوشتنم می شود؟خیر.چرا .چون اگر نبود احتمال آنکه بدانم کسی مطالبم را میخواند انگیزه ای برای نوشتن نداشتم.من خوانندگان مطالبم را نمی شناسم.طرز تفکرشان را نمیدانم.اطمینان ندارم که تایید بگیرم.ولی سکوت آنان به من فرصت بیان طرز تفکرم را داده است.چه بسیار کسان که صفحه را فقط باز کرده و میبندند بدون آنکه بخوانند.چه بسیار کسان که میخوانند و تف و لعن می کنند.هستند کسانی هم که وقتی مطلبی را بخوانند نظرشان را مینویسند.هستند کسانی که بدشان هم نمی آید.کسانی هستند که کمی به فکر فرو می روند.و هستند کسانی که آنچه را میخوانند به عنوان یه مزاح یا........ ولی من احساس خوبی داشتم.کشش من به نوشتن درینجا میتواند نمره خوبی باشه که به وبلاگ نویسی داده می شود.گرچه بعضی پژوهشگران این موارد را استثنا بدانند و قابل اغماض بدانند. اگر بدانیم از صفر شروع کردن هم خوبه نومید از وبلاگ نویسی نمی شیم.
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 01:18 ب.ظ http://azadikhah.blogsky.com

منم ۲ ساله مینویسم موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد