نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

تعصب

جالبه وقتی به من میگن متعصب سوء برداشت میکنم که حتما دارن اهانت میکنند.تا اینکه امروز به بعضی وبلاگ ها سر زدم دیدم حق با اونست که میگن من متعصبم.تعصب من اجازه نمیده بسیاری رفتار ها ازم سر بزنه و بسیاری آدمایی را که از شون یه رفتار هایی سر می زنه بپذیرم.پس حق را به شما میدم .آره متعصبم و سخت بر افروخته می شوم وقتی می بینم که بعضی آدما چه راحت.......شاید اگر دستم بهشون برسه بد برخوردی باهاشون داشته باشم بی خیال نیستم.یه قالبی دارم که دست و پام را بسته و این قالبم را سخت دوستش دارم

در جواب یک دوست

دوست عزیز
شما به جنبه فیزیولوژیک عشق پرداختید .در حالیکه همیشه جنبه های روانی(سایکوتیک)عشق بررسی می شد.
اینکه منشا  رفتار های عشق ورزی در کجای بدن انسان و یا حیوان است همانا غدد جنسی را مسئول رفتار های جنسی میدانند.و غده هیپوفیز به عنوان کنترل کننده غدد جنسی.
غدد جنسی در انسان از زمان بلوغ جسمانی فعالیت خود را آغاز میکند .انسان ها تاقبل از فعالیت این غدد دارای مناسبات شبه بهشت هستند. رفتار های عاشقانه در انسان متفاوت از حیوانات است و آن به دلیل وجود تمدن بشری تاریخ و اخلاق است.اگر همانند پسر جنگل ما هم در جنگل بزرگ شده بودیم و از شیر گرگ ماده تغذیه شده بودیم هرگز نمی آموختیم برای جذب جنس مخالف خود شعر بخوانیم و قطعات ادبی پر سوز و گداز از بر کنیم.فروید میگوید توانایی شاعر شدن همانا نشات گرفته از نیاز جنسی پالایش یافته است.وقتی منع اخلاقی برای بیان نیاز جنسی وجود داشته باشد نیرو و انرژی موجود در انسان تصعید می یابد خالص می شود و زیباترین غزلیات متولد می شوند.
اینکه انسان چگونه رفتار کند ک هدر عین بیان نیاز خود شریک جنسی خود را وسیله نسازد و محترم شمارد و تکریم کند فعالیت های  روان  (psych) است.
در هیچ کجای تاریخ تمدن بشر فعالیت های جنسی منع نشده(به استثنا رهبانیت مسیح) ولیکن نحوه بروز و ظهور آن بوده که همواره مورد منع های قانونی یا اخلاقی یا مذهبی واقع گردیده است.
اینکه زن یا مرد چگونه رفتار های عاشقانه خود را بروز می دهند در کتاب نظام حقوق زن آیت الله مطهری هم مورد بحث قرار گرفته.اینکه در طول تاریخ دختران حوا از مادر خویش آموختند(به تجربه و نه غریزی)که چگونه برای رام کردن مرد این عنصر جنگاور و خشن رفتار کنند یه رفتار فیزیولوژیک نیست.
رفتار های بروز عشق مایه جنسی می خواهد ولی ضرورتا نمود جنسی ندارد.اگر نباشد استعداد نیاز بشر هرگز طعم شیرین عشق را نخواهد چشید.همه عقب نشینی های زیرکانه زنان و یا رفتار های غیرت مندانه مردان ناشی از آموزه های مذهبی تجربی اخلاقی است.
نه هیچ منعی در رابطه بین دو جنس است بلکه رفتار های اجتماعی منع می کند .انسان برای حفظ و قوام اجتماع مجبور است به وجود حائلی به نام لباس بین دو جنس معتقد باشد همان گونه که مولوی معتقد است اگر حائلی به نام دیگ نباشد آب داخل دیگ آتش زیر دیگ را خاموش می کند.

هدیه(کادو)چشم روشنی

سلام
یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج باهاش برخورد پیدا کردم دریافت و بردن هدیه بود.از همون ابتدای ازدواج مادر و خواهرم حساس بودند چه کسی چه کادویی برایم آورده و همسرم چه کادو هایی میاره.ذهنیت اونا سخت مشغول این بود که آدما با کادو هاشون بر روی ما قیمت گذاری می کنند و چنانچه کسی دست کم روی ما بذاره باید مورد سوآل مواخذه و دشمنی قرار بگیرد .بعد ها متوجه شدم ای بابا ای دل غافل همسرم نیز برای بردن کادو دچار مشکلاتی ازین قبیل است .همیشه معتقده کاسه باید جایی رود که قدح باز آید .خدای من چه غم بزرگی !حالا من چیکار کنم؟منکه از ۱۴ سالگی شروع به خریدن کادو برای عزیز ترین کسان زندگیم کرده ام و هرگز چشم داشت نداشته ام کادو دریافت کنم.؟الان ده سال از شکل گیری هدف از تهیه کادو در من می گذرد و هرگز به این مسائلی که آنان فکر می کنند فکر نکرده ام.این روزا با اثاث کشی ما به خانه جدید هر روز کسی با کادویی در دست از در وارد میشه و سخت ذهنیت مرا به کادو چرایی تهیه آن و......مشغول داشته  است.
بعضی ها کادو هایی میارن و انتظار دارند دوست داشته باشم ولیکن من آن را به کناری میگذارم چون با من و نیاز هایم جور در نمیاد.یکی کادویی میاره که بازار مصرفش در خانه ما......پس اونو میبخشم .برافروخته میشه.خلاصه جالبه.
داشتم  تو یه کتاب روان شناسی مطلبی راجع به هدیه دادن میخوندم .چون جالبه واسه تون تعریفش کنم.
نوشته بود شما معمولا هدیه ایی میدین که خودتان دوست دارید اونو دریافت کنید .و همواره ذهن تان اینکه که طرف باید بفهمه با چه اندازه عشق کادو را تهیه کرده اید و او همان قدر عشق را به شما بازگرداند و معمولا هدایا باعث دردسر می شوند چون طرف ادراکی متفاوت از شما دارد و قیمت و ارزش کادو را درک نمیکند.
سفارش شده ایم از بهترین چیزهایی که دوست داریم هدیه بدیم بطوریکه اگر خودمان از آن نوع دریافت کنیم پر و بال در میاریم

دردسر های هر جوان

منکه جوان نیستم که بدانم جوان امروزین ما چه دردسر هایی دارد.ولی چون خودم از جوانی عبور کرده ام میتوانم به یاد آورم در جوانی چه مشکلاتی داشتم.هر جوان اعم از دختر یا پسر حق دارد متقل زندگی کند ولی آیا میتواند؟در جایی که مادران و پدران زیادی را می شناسیم که هنوز هشت شون گرو نه شونه چگونه فرزندانشان می توانند مستقل باشند؟ هر جوان باید بهترین شادی ها را تجربه کند وقتی اولین نیاز هایش بر آورده نمی شود چگونه میتواند؟دوستی می گفت شما از تابو هایی بگو که در جامعه باعث اذیت و آزار هر جوان می شود خب منکه منظورش را نفهمیدم بهتر که خودش از تابو ها بگوید.چه بسیار برایمان خواندند که من اصبح و لم یهتم بامورالمسلمین فلیس به مسلم(هرکس که صبح کند و به امور مسلمین همت نکند مسلمان نیست)ولیکن ما ندیدیم واعظان خود ........ چه روز های سختی بودند جوانی ها که هر جا می رفتی کسی را در کمین زیبایی و سلامت و توانایی و امید و آرزویت می دیدی.چه بسیار طمع کاران که مجبورت می کردند به کنج عافیت بخزی و از مواهب جمعیت محروم بمانی.چه بسیار توانایی هایی که به کار گرفتیم و حاصلش نصیب دیگران شد!چه بسیار انگیزه ها و همت ها که در راهی به کار گرفته شد که آب به آسیاب فرصت طلبان ریخت! چه می شود گفت.اکنون ماییم و روی زرد.ماییم و موج درد جالبه که بعضی ها تو جامعه فقط کیسه دوختند که دیگران را به فدای خود کنند.گرچه حاصلی برایشان ندارد ولی چه گناهی بر گردن گرفته اند

چه ماجراهایی!!!!!

دیروز یکی از دخترای آشنای اینترنت از مسائلی برایم گفت که فقط می شد تاسف خورد.داستان دوستش را که.......
مدتهابود او را ندیده بودم
از من سوآل کرد  :؛؛اگر به دوستیش با امثال اینان ادامه دهد برایش مشکلی ایجاد می شود ؟
که گفتم : البته تا حدودی متهم می شود به ...............در حالیکه مبراست.
ببینم دختر خانومای شجاع از نظر شما دنبال دردسر نمی گردند؟بهتر نیس دختر خانوما مون کمی محتاط تر از این باشند که هستند؟
البته شاید من خودم محتاج تر به نصیحت باشم.حق نصیحت کردن را از خودم دریغ داشته ام.
حضور در مجامع خانمانه با گفتن اینکه آهای خانومای جوان تر و مسن تر بیایید همه با هم اینگونه راه را بر هر گونه .....سد کنیم .
بهتر تر خواهد بود.پس پیش به سوی یک گرد همایی خانومانه در تشکل غیر دولتی جمعیت حمایت از کودکان بد سر پرست در فرهنگسرای همت