نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نوشته هایی که تاریخ از آن گذشته

خلاصه حرفای یه دوست

میدانم که  در اعماق ذهنت مرا بعنوان دوستی

( که بخاطر حقیقت گوئی هاش نباید مزاحم باشد)

 دوست داری.

 و میدانم که میدانی آمدن من به اینجا  و بحث و سر و کله زدن هام از روی نوعی علاقمندی معنوی آنهم بخاطر مهربانی های ساده و صادقانه ات به افراد (نه بمن (که من شما را از نزدیک ندیده ام)هست.

خانم اصفهانی خوش لهجه و پر احساس و لی متاسفانه چشم بسته و اسیر و اجیر موهومات، که خیال می کنی اسمش دین و ایمان و خلوص نیت هست۰

 چرا نظرات و مباحث روز های قبل را در معرض قضاوت نمی گذاری ........؟

از چه می ترسی ؟

 از خودت ؟

 یا از آنها که وقت شان را بخاطر معرفت و میثاق های دوستی صرف می کنند ؟

 میدانی که شنیدن حقیقت همیشه تلخ بوده است . نه؟

بد جوری داری از حقیقت فرار میکنی

۰ذهن تو را برای آنکه کنیز مردان هوسباز(ملا صفت) نباشی

و برخلاف خلقت ات، تو سری خور یک مشت ...نباشی روشن میکنم

- من میگویم زنان نباید مقلد باشند۰

 باید مبتکر و مفتخر باشند۰

 و تو ذاتا یاد گرفته ای که دست به سینه

و یا بهتر بگویم تو سری خور باور هائی باشی که برای تحقیر تو، آنها را به تو آموخته اند۰

 گرفتی؟؟؟ -

یا هنوز هم...؟؟؟.

۰ چرامی ترسی حقیقت را بنویسی - ؟

 چرا آنچه را که من نوشتم و گفتم تکرار نکردی ؟

و در معرض دید نمی گذاری؟

 و از دیگران نظر نمی خواهی۰

گاهی یادم می افتد که سرکله زدن با تو بیهوده است ۰

-          نا سلامتی نزدیک شصت ساله که داری باج

-          (-ببخشید)

-          داری نفس می کشی-

-          تاریخ زنان میگوید باید برای حفظ هویت و ارتقاء شخصیت مدنی (خدا دادی)

-          خود زنها حداقل حرف های خودشان را بزنند

-          و دو گانگی ها و تبعیض ها را بر ملا سازند

-          و بنویسند

-          و بگویند که هیچ کم وکسری از مردان که ندارند هیچ-

-           از بسیاری مردان هوس باز و اراذل و گردن کلفت و بی مصرف وهم بهتر وبر ترند

-          خیلی دلم میخواهد بالاخره یه روزی اقرار کنی که من در طی این یکی دوسال با تشویق و ترغیب هائی که داشته ام - موفق شده ام ذهن بسته و تاریک تو را کم کم ک روشن کنم

-          ۰ یعنی ممکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گفتم خوبست تا بگویم که

 چرااغلب ما آدما مخصوصا اونا که تو قالب بسته بندی شده تعصب اسیرند

 در برابر فروتنی و متانت بعضی ها

-حتی در پاسخ به سلام بزرگوارانه شان

 احساس حقارت

 و درنتیجه بی تفاوتی می کنیم ؟

 و نیز - از خودم می پرسم آیا بهترنبود تا در نهایت آزاد اندیشی و انصاف علت را می گفتیم؟

 و با سکوت خودمان نشان نمیدادیم که احترام

 و یا بی احترامی شان به ما برایمان علی السویه هست؟

۰ چرا؟۰

چیز های خوب توی دنیا فراوانند

 منتهی باید قوه درک و قدرت تشخیص داشت

۰ میخواهی آزاد باشی ؟

از قفس (تقلید) بزن بیرون.

 خودت فکر کن

 و خودت تصمیم بگیر-

 نگذار دیگران که حتی زندگی خودشونو عوضی رفته اند

برات تصمیم بگیرن-

این عین اسارت و بدبختی است

۰ چرا باید برای متمدن بودن جایی و جایگاهی داشته باشیم؟

پترسون میگوید: «وقتی شما در فضایی پر از آشوب، استرس و ترس زندگی میکنید،

 کم کم به توانایی هایتان جهت مراقبت از خودتان شک میکنید.»

شما به کمک دیگران احتیاج دارید

 و این هیچ اشکالی ندارد.

 بدون کمک، خشونت همچنان ادامه خواهد داشت؛

وقتی از سفر برگشتم اول کارم سراغ گرفتن از دوستان بود

که آمدم و برای تک تک شون پیام احوالپرسی گذاشتم ۰

 برای شما دو بار اینکار را کردم

که یک بارش را بجای حروف فارسی از لاتین استفاده کردم.

  و در نهایت تا امروز نه شما و نه هیچ کدام از دوستان احوال این دوست  را نپرسیده اید

۰ البته میدانی که در دنیای من دوست داشتن نیازی به سند و کاغذ و امضاء ندارد –

 اما خوب .

 وقتی از سلامتی دوستان با خبر شدی انگاری سرحال تری . شما را نمیدانم ؟!۰

خانم سانسوری!
تو از همه صبور تر و در عین حال خونسرد تری .

شاید همین حسن

 و ببخشید ایراد {خونسردی} تان

باعث شده که به دیدارت بیایم ۰
بابا بیا و  به تبادل آراء و اندیشه احترام بگذار

 و مثل دختر خانمهای ...

که عصبی و زود رنج شده اند نباش۰

 که البته  میدانم که نیستی

 امان از این واهمه ای که ما از هم داریم ؟

 راستی تا امروز از شخص من به شما آسیبی رسیده؟

راستی 

  چرا این دوست خار چشم بعضی ها شده ؟

اصلا بآنها چه مربوطه ؟

 اگه بد کردیم بگوئید تا دیگر وقت تلف نکنیم

و اگر چیزی گفتیم که احتمالا میشود رویش حساب کرد

 خوب  اذعان کن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد