میدانم که در اعماق ذهنت مرا بعنوان دوستی
( که بخاطر حقیقت گوئی هاش نباید مزاحم باشد)
دوست داری.
و میدانم که میدانی آمدن من به اینجا و بحث و سر و کله زدن هام از روی نوعی علاقمندی معنوی آنهم بخاطر مهربانی های ساده و صادقانه ات به افراد (نه بمن (که من شما را از نزدیک ندیده ام)هست.
خانم اصفهانی خوش لهجه و پر احساس و لی متاسفانه چشم بسته و اسیر و اجیر موهومات، که خیال می کنی اسمش دین و ایمان و خلوص نیت هست۰
چرا نظرات و مباحث روز های قبل را در معرض قضاوت نمی گذاری ........؟
از چه می ترسی ؟
از خودت ؟
یا از آنها که وقت شان را بخاطر معرفت و میثاق های دوستی صرف می کنند ؟
میدانی که شنیدن حقیقت همیشه تلخ بوده است . نه؟
بد جوری داری از حقیقت فرار میکنی
۰ذهن تو را برای آنکه کنیز مردان هوسباز(ملا صفت) نباشی
و برخلاف خلقت ات، تو سری خور یک مشت ...نباشی روشن میکنم
- من میگویم زنان نباید مقلد باشند۰
باید مبتکر و مفتخر باشند۰
و تو ذاتا یاد گرفته ای که دست به سینه
و یا بهتر بگویم تو سری خور باور هائی باشی که برای تحقیر تو، آنها را به تو آموخته اند۰
گرفتی؟؟؟ -
یا هنوز هم...؟؟؟.
۰ چرامی ترسی حقیقت را بنویسی - ؟
چرا آنچه را که من نوشتم و گفتم تکرار نکردی ؟
و در معرض دید نمی گذاری؟
و از دیگران نظر نمی خواهی۰
گاهی یادم می افتد که سرکله زدن با تو بیهوده است ۰
- نا سلامتی نزدیک شصت ساله که داری باج
- (-ببخشید)
- داری نفس می کشی-
- تاریخ زنان میگوید باید برای حفظ هویت و ارتقاء شخصیت مدنی (خدا دادی)
- خود زنها حداقل حرف های خودشان را بزنند
- و دو گانگی ها و تبعیض ها را بر ملا سازند
- و بنویسند
- و بگویند که هیچ کم وکسری از مردان که ندارند هیچ-
- از بسیاری مردان هوس باز و اراذل و گردن کلفت و بی مصرف وهم بهتر وبر ترند
- خیلی دلم میخواهد بالاخره یه روزی اقرار کنی که من در طی این یکی دوسال با تشویق و ترغیب هائی که داشته ام - موفق شده ام ذهن بسته و تاریک تو را کم کم ک روشن کنم
- ۰ یعنی ممکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم خوبست تا بگویم که
چرااغلب ما آدما مخصوصا اونا که تو قالب بسته بندی شده تعصب اسیرند
در برابر فروتنی و متانت بعضی ها
-حتی در پاسخ به سلام بزرگوارانه شان
احساس حقارت
و درنتیجه بی تفاوتی می کنیم ؟
و نیز - از خودم می پرسم آیا بهترنبود تا در نهایت آزاد اندیشی و انصاف علت را می گفتیم؟
و با سکوت خودمان نشان نمیدادیم که احترام
و یا بی احترامی شان به ما برایمان علی السویه هست؟
۰ چرا؟۰
چیز های خوب توی دنیا فراوانند
منتهی باید قوه درک و قدرت تشخیص داشت
۰ میخواهی آزاد باشی ؟
از قفس (تقلید) بزن بیرون.
خودت فکر کن
و خودت تصمیم بگیر-
نگذار دیگران که حتی زندگی خودشونو عوضی رفته اند
برات تصمیم بگیرن-
این عین اسارت و بدبختی است
۰ چرا باید برای متمدن بودن جایی و جایگاهی داشته باشیم؟
پترسون میگوید: «وقتی شما در فضایی پر از آشوب، استرس و ترس زندگی میکنید،
کم کم به توانایی هایتان جهت مراقبت از خودتان شک میکنید.»
شما به کمک دیگران احتیاج دارید
و این هیچ اشکالی ندارد.
بدون کمک، خشونت همچنان ادامه خواهد داشت؛
وقتی از سفر برگشتم اول کارم سراغ گرفتن از دوستان بود
که آمدم و برای تک تک شون پیام احوالپرسی گذاشتم ۰
برای شما دو بار اینکار را کردم
که یک بارش را بجای حروف فارسی از لاتین استفاده کردم.
و در نهایت تا امروز نه شما و نه هیچ کدام از دوستان احوال این دوست را نپرسیده اید
۰ البته میدانی که در دنیای من دوست داشتن نیازی به سند و کاغذ و امضاء ندارد –
اما خوب .
وقتی از سلامتی دوستان با خبر شدی انگاری سرحال تری . شما را نمیدانم ؟!۰
خانم سانسوری!
تو از همه صبور تر و در عین حال خونسرد تری .
شاید همین حسن
و ببخشید ایراد {خونسردی} تان
باعث شده که به دیدارت بیایم ۰
بابا بیا و به تبادل آراء و اندیشه احترام بگذار
و مثل دختر خانمهای ...
که عصبی و زود رنج شده اند نباش۰
که البته میدانم که نیستی
امان از این واهمه ای که ما از هم داریم ؟
راستی تا امروز از شخص من به شما آسیبی رسیده؟
راستی
چرا این دوست خار چشم بعضی ها شده ؟
اصلا بآنها چه مربوطه ؟
اگه بد کردیم بگوئید تا دیگر وقت تلف نکنیم
و اگر چیزی گفتیم که احتمالا میشود رویش حساب کرد
خوب اذعان کن