من تو دهن این دولت می زنم.من دولت تعیین می کنم/امام خمینی
آهریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند/امام خمینی
آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر/آیت الله بهشتی
آیا شما نیز چنین فراز هایی از صحبت ها در دوران بیست و هشت ساله بعد از انقلاب شنیده اید؟
چه احساسی دارید وقتی اینگونه صحبت هایی را بشنوید؟
اما احساس من
وقتی خیلی جوان تر از امروز بودم و فقط بیست سال داشتم و یا بیست و اندی سال
بال و پر در می آوردم تو مملکتی که جیک نمیشه زد این پیام از رادیو داره پخش میشه.
پس من هم کمی تا قسمتی میتونم آزادانه چنین حرفایی بزنم
نتیجه چه شد؟
نه دیگه بعد از اینش را نمیگم که چه تغییراتی در من ایجاد شد.
ولی برای خودم جاذبه داشت بود و خوشایند بود
امروز در نقش مادر خانواده یکی از بزرگترای بچه هام هستم
وقتی پسرم صراحتا بخواهد حرفی را بزند به او می گویم بچه با ملاحظه بیشتر حرف بزن.
او از من نمی شنود . چرا؟
چون خودم خوشم می آمد که او نیز روزی بتواند به صراحت حرف بزند
شاید تذکرش بدهم
ولیکن در عمل
تشویقش می کنم که بی محابا باشد و هراس نداشته باشد و نشان دهد اعتماد به نفس دارد.
گفتم اعتماد به نفس.
آیا برای نشان اعتماد به نفس میتوانیم اینگونه سخن بگوییم تا بدانند ما .....
چه بسیار حرفا که برای نوشتن تنظیم شون می کنم ولی بعدا از نوشتن شون خود داری می کنم و این بسیار بد است که ننویسم آنچه را مورد توجهم بوده و بهش فکر کرده ام.
بکنم یا نکنمی که نشان از اختیار انسان است چه بسیار مواقع ایجاد مزاحمت می کند.
درسته سبک سنگین کردن و سنجیدن خوبه ولیکن زمانی که سخت گیر آدمایی شدیم دیگه بد میشه.
شاید کسی دیگر هم حرفش مث تو باشه و وقتی سکوت می کنی نمی یابیش اونو که دغدغه هایی مث تو داره.
این درسته؟که سکوت کنی و خودت و دوستت را در تنهایی بگذاری؟
من هم یک مادرم و خوشحالم که به زودی در اینجا سیل تبریک ها به سویم روانه می شود
دوستام از من می پرسند همسرت واسه روز مادر به مادرش کادو میده یا به مادر بچه هاش؟
میگم اگر کسی قدر شناس مادرش باشه به همه مادرای دنیا کادو میده ولی من خودم نیز به مادر او کادو میدم و انتظار کادو از بچه هام هم ندارم.
ولیکن این کادو های ناقابل ما کی محبت مادران مون را میتونه جبران کنه؟