نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

مادرا بعد از مرگ پدرا

آقایون مملکت من با خانوما ازدواج کرده اند و از جوانی و شادابی همسران شان در خانه بهر ه ها برده اند ولیکن از دارایی های به دست آمده در طول زندگی شان هیچ به نام همسر نکرده اند .

در نتیجه حالا زنانی مانده اند با عروس ها و داماد ها که هیچ تعهدی به آنان ندارند و همسران خود را آنتریک می کنند که برود ارث پدر تقاضا کند و مادر را ویلان و سرگردان کند تا مایملک پدری را تصاحب کنند.

شرم شان فرزندانی که ،در عین جوانی و شادابی مادر پیر خود را رنجیده خاطر می کنند.به این میگویند انسانیت ؟!که مادرشان را قربانی همسر می کنند؟کو آن جمع صمیمی خانواده؟بعد از ازدواج ها همه مادران و پدران فراموش می شوند و فرد فقط به خودش و همسرش می اندیشد.

 

اینها شکایت دختری بود که به دفتر یک وکیل دعاوی بانو مشرف شده بود تا با پرداخت حق الوکاله مادرش را از بی خانمانی رهایی بخشد.

جواب خانم وکیل به ایشان این بود:

بهتر بود تا پدرتان زنده بود این تلاش صورت می گرفت.فعلا....

نظرات 5 + ارسال نظر
ملول و مخلص!! چهارشنبه 27 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:25 ب.ظ

سرکار خانم
باین به قول شما (دختری که به دفتر وکیل!! دعاوی، مشرف شده است) بفرمائید:
آقایون مملکت ایشون(منظور جماعت مذکر و شکم گنده) باید باشند...وگرنه منظور از ازدواج بهره کشی از زن نیست. پیوند بستن کجا و بهره کشی کجا؟ . ایشون حتما (مذکر) مورد اشاره خودش را که برابر اصل (تازی) های تاریخ و عکس برگردان های امروزی اش هست ، به خطا، در چهره دیگران ، یعنی مردان و زنان با وجاهت ایرانی دیده است .
بیائید بخاطر تجدید مقام والای از دست رفته تان ، یکبار برای همیشه دست از (خرید وفروش) بردارید و خودتان را در بازار زندگی، مطاع مذکر ها بحساب نیاورید..... اگر توانستید و اگر حتی با قلم و با کلام پا پیش گذاشتید ، به آنچه که انسانیت برایتان قائل شده است ....... باید برسید۰
موفق باشید ......
یک فرد جهمنی .. پیر و ملول و از کار افتاده و خالص و مخلص!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:45 ق.ظ

بالاخره نام این وبلاگ بعد از این همه سال (نناق) درسته ؟ یا (نچاق)؟؟.
نگاهی به بالای صفحه و نام مبارک (نناق) بکنید!۰

ملول و مفلوک !!!! پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:23 ق.ظ


(بیائید بخاطر تجدید مقام والای از دست رفته تان ، یکبار برای همیشه دست از (خرید وفروش) بردارید و خودتان را در بازار زندگی، مطاع مذکر ها بحساب نیاورید..... اگر توانستید و اگر حتی با قلم و با کلام پا پیش گذاشتید و از حقوق حقه تان گفتید ، به آنچه که انسانیت برایتان قائل شده است - خواهید رسید........ )

من اگر جای خانم رضوان بودم این توصیه ها را نه با آب طلا که گران تمام میشود ! - بلکه با آب (زنده رود) بر قاب خاطر می نوشتم.....!۰
راستی میخواستم توی دعوا نرخ هم تعیین کنم .
یکی دو تا ازاین دوستای اینترنتی شما که تازگی ها هم از آنها نام برده بودی . آدمای همچین با نزاکتی نیستند ها !!...
آدم با نزاکت باید سریع وفوری پاسخ دیدار بخصوص پیران را بدهد و همواره در برابر احترام دیگران - رسم ادب بجای آورد۰
میدانم شما نیز دراین مورد با من موافقی.
البته موضوع را سریعا ندیده بگیرید ......
ملول و مفلوک !

موج پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:19 ب.ظ http://www.mooj.blogfa.com

روزگاری است ! سلام ما را بپذیرید

رامین جمعه 29 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:30 ب.ظ http://www.ramin48.blogfa.com

برای چنین کسانی متاسفم . پدر من در زمان سلامت خود همه چیزش را بعد از مرگش به مادرم بخشیده . نمیدانم کاردرستی کرده یا نه
وقت کردی به این آدرس نیز سر بزن
www.raminm.iranblog.com
اینم وبلاگ من میباشد البته به غیر از www.ramin48.blogfa.com
خداحافظ . موفق باشید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد