نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

من یک پرستارم همین و بس(معلم پرستاران)

 

هجده ساله بودم که تو این رشته قبول شدم کنکور سراسری دانشگاه اصفهان

 و هدفم این نبود که در أینده به مردمم خدمت کنم (دروغ جرا؟)

فقط می خواستم تو لباس سفید تو انظار ظاهر بشم تا زیباتر به نظر برسم 

ولیکن نتوانستم آموزه های فرهنگی خانواده را زیر پا بگذارم

 الان هم ایفاگر نقش معلم برستاری هستم به دانشجویان همینا را میگم و اینجوری لباس می بوشم

این روزا انتخابات داریم.

انتخابات صنفی تا دنبال مطالبات پرستاران مملکت مون باشیم.

در جایی که پرستاران در بخش های مختلف

 

 و تخصص های متعدد(نوزادان )  ،(اتاق عمل ) 

 

کارهای فراوان( تزریقات) (اندازه گیری فشار خون )  انجام میدهند

وحتی جزء تیم درمان گروهی  هستند ازشان انتظار دارند فقط

از بیماران مراقبت    کنند و به هنگام دریافت مزایای شغلی به خاطر آورند این رشته آمده اند تا فقط ایثارگر باشند و بس.

 

نظرات 10 + ارسال نظر
مریم گلییییی دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.chormangzzzzzzzz.blogfa.com

سلام
شاید باورتون نشه که یکی از بزرگترین آرزوهای منم پرستار شدن بود. اما خدا نخواست. البته با توجه به رشته درسی منم شاید یجور پرستار باشم. پرستار کودکان مگه نه؟
برام دعا کنین...

لاله اشک دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:35 ب.ظ http://http://lalehashck.blogfa.com/

ممنون که بهم سر زدین بهشت عزیز چندتا از پستت هاتونو خوندم خوب وقشنگ بود اما از الان تو فکر عروس آوردن نباش باور کن چشم به هم بزنی میبینی عروس تو خونه تونه

رضا دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:56 ب.ظ http://ladan.persianblog.com

ببخشید آدرس اون دفتر پرستاری را می شود داشته باشم لطفا! ـچشمک-

یه پرستار شب نخوابیده سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:41 ق.ظ

حالا مگه کی گفتـــــــه که شـــــما یک پرســــــتار نیستی؟ که اینطور بهم ریختـــــــــــــــــی؟
شما حتما یه پرستاری اونم حتـــــــــــــما از نوع خوبش.. این که دیگه دعـــــــــــــوا نداره /

نازمنگولا سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.nazmangoola.blogfa.com/

با درد دلت کاملا آشنام، خانوم برادرم پرستاره ، توی یه بیمارستان خوب کار می کرد، داشتن مسئول بخش می کردنش ،به خاطر سختی کار و مسئولیت پذیری زیادی اعصابش به هم ریخت و نشست خونه .
الانم برای اینکه بیکار نباشه و وقتش پر شه توی مغازه لباس بچه کار می کنه

موج سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:26 ب.ظ http://www.mooj.blogfa.com

سلام بهشت جون
من وبلاگ زیبای شما را با اجازتون لینک دادم شاد باشی

نامجو سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:30 ب.ظ http://www.bordekhoun.blogfa.com

سلام .موفق باشید.

یک چیزی تو مایه های مریم خانم چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:25 ب.ظ

وای که تو چقدر نازی
ای ناز نازی
راستی در بیمارستان شما چند تا پرستار دل بیمار پیدا میشه؟

صفری جمعه 28 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ب.ظ http://saf.blogfa.com

ما به شما رای می دیم

لاله اشک شنبه 29 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:22 ب.ظ http://lalehashck.blogfa.com/

منم آپم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد