نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

من و نوشتن تو اینترنت برای چندین وچندمین بار

سال هشتاد بود خرداد ماه و من شروع کردم به نوشتن تو اینترنت (خیلی تصادفی) .باورم نمی شد که این نوشته منه.و آنچه بیشتر جلب توجه مرا کرد پاسخی بود از فردی به نام مستعار گمنام یادش به خیر چه دوست خوبی بود! و الان ۵ سال هم بیشتره که اینجا مینویسم . خدا را شکر راضیم ولیکن مواردی نادم میشم که این اعتماد کردن باعث به وجود أمدن .. .. .. شد .
نظرات 2 + ارسال نظر
مریم گلییییی یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.chormangzzzzzzzz.blogfa.com

دل من دیر زمانیس که میپندارد دوستی نیز گلیست
مثل نیلوفر و ناز ساقه ترد و ظریفی دارد...

موج یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:00 ب.ظ http://www.mooj.blogfa.com

سلام بهشت عزیز
شهادت حضرت علی علیه السلام را تسلیت عرض می کنم در این روزهای اسمانی ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید .
از اینکه به وبلاگ من سری زدید خیلی خوشحالم .بعد از آنکه کندوی زیبا ی ما بجهت مشغله زیاد دکتر صفری بزرگوار در بحث تو بحث از هم پاشید چند بار از طریق وبلاگ جناب دکتر آمدم و ردپایی از خودم برجای گذاشتم ولی هیچ وقت جوابی نمی دادید فکر می کردم بعد از بحث تو بحث مارا فراموش کردید چون در بحث تو بحث ما بحثهای داغی با دوستان خوش مرام داشتیم .
در خصوص نوشتن خودتان نوشتید باید بگم من را هم دکتر صفری عزیز که خیلی دوستش دارم با دنیای وب آشنا کردند و تاثیر زیادی در اندوخته های من داشته بنحوی که سعی کردم تا حدودی زبان انگلیسی ام را تقویت کنم و الان هم قصد دارم خیلی جدی عربی را هم شروع کنم . موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد