خواب خوبی داشتم.خواب هم دیدم.در عالم خواب هم پرستاری میکردم.از یک خانم مبتلا به افسردگی.خواب میدیدم دارم توی یک باغ شانه به شانه اش قدم می زنم.می بینم قدم هاش را تند و عجولانه بر میداره.بهش میگفتم چه عجله ایی؟شمرده شمرده قدم بزنیم.میخواستم حین راه رفتن آرامش را بهش القا کنم.آخه به دانشجویانم درس داده ام قدم زدن با بیمار روانی به او آرامش میدهد اگر گام ها آهسته برداشته شوند.و بعد هم تو پرانتز بهشان گفته ام اگر با پسر مورد علاقه تان هم آهسته آهسته تو پارک قدم بزنید به او آرامش داده اید و او با خود تصور میکند زن موجب آرامش است.در صورتیکه زنان زندگی مردان را زیر و رو و منقلب میکنند هر چند در قرآن هم آمده( ؛ما شما را از دو جنس آفریدیم تا نسبت به هم مودت و رحمت پیدا کنید؛) و از موجبات آرامش زوجین داشتن همسر آرام جان است.از اینکه تو خواب هم کار پرستاری میکنم از خودم بدم آمده.یکی به من بگه یه کم هم به خودت فکر کن.یه کم هم آسایش را تجربه کن.این خواب ها دوره دوره بودند.این تموم میشد اون یکی شروع می شد.گویند انسان آخرین خواب را به یاد میاره.ولی من خواب قبلیش را هم یادمه.وضو گرفتم و رفتم به سوی نماز جماعت در حرم امام رضا.ولی طبق معمول دیر رسیدم.ولی عجب جمعیتی در حال حرکت به آن سو بود.کلیدم هم افتاد تو آب ها.دولا شدم درش بیارم دستم تو آبا بود که بیدار شدم.خوبه تعبیر دیدن آب در خواب روشنایی است.به احتمال قوی سال خوبی پیش روی من است.خواب دیدم خوب دیدم یا علی (ع)تعبیر کن.ان شا ءالله که سال خوبی را پیش رو داشته باشید.دوست تان دارم.بله خود شما را.شمایی که داری اینا را میخونی که من نوشته ام.برای توست.نمی شناسمت ولی غریب آشنایی.
عیدت مبارک بهشت نازنینم
امیدوارم بهارت پر باشه از شعر و ترانه و سرخوشی
سرت سبز و دلت خوش باد.
سلام و سال نو مبارک... یک ساعت از سال تحویل گذشته که دارم به شما تبریک میگم... سال خوبی داشته باشید...
سلام
شما که اینقدر خالصانه بسیجی هستید
خوشحال میشم به من هم سر بزنید
خدا شما و مامانتون رو برای هم حفظ کنه
و برای شاگرداتون و بچه هاتون