نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

هشت مارس و من و سکوت تقریبا طولانیم

میگه مدتیه ساکت و کم حرف شدی.از تو بعید می نمود.نمیخوای دلیلشو به من بگی؟میگم درسته.غیر از تو کسان دیگری هم متوجه شده اند بعضی با سکوتشان اعلام رضایت کرده اند  و بعضی گفته اند که اگر جای من بودند همین رویه را پیش میگرفتند.میگه:خب بگو چه چیز این چنین مهار کرده تو را؟میگم ترس.ترس ازانگ خوردن.ترس از جنجال آفرینی.ترس از داشتن افکار ممنوعه.ترس از بی پروایی بعضی ها.ترس از اینکه تاب آوردن برام سخت باشه.ترس از اینکه آبروی پسرام و همسرم و خانواده را ببرم.میگه :خب همین ها باعث خود سانسوری خانم هاست(زنان در مملکت ما)میگم میدونی همه مون دست به عصا راه بریم به نفع مونه؟نباید با طناب پوسیده شما ها تو چاه بریم؟میگه به من هم بدبین شدی؟میگم به همه تون.به جنسیت تون که همیشه به جنسیت من ترجیح داده شده و باعث شده غبطه بخورم.میگه از تو انتظار نداشتم . لا اقل مدتی آن چنان نقش بازی کردی که به این نتیجه رسیدم تو از این قماش زنان نیستی.میگم وقتی هیچ پناهی ندارم تا در مواقع لازم حمایتم کنه میخوای اینگونه نباشم؟گویا استخونای نازک من تاب تحمل اینهمه فشار را نداره.میگه کدام فشار؟.براش تعریف میکنم.از من میخواد همین تعریف ها را اینجا هم بنویسم تا متوجه بشم چند تا حامی دارم.میگم چهار سال هست یه چیزایی می نویسم ولی جز تعداد انگشتان دستم حامی نیافته ام .اونا هم سر بزنگاه تنهام گذاشته اند.میگه حیف که نمیتونم زنگار اینهمه بی اعتمادی را از ذهنت بزدایم.او می رود و من با خود تنها می شوم .به یاد هشتم مارس روز جهانی رفع تبعیض از زنان می افتم.کدام زنان؟/
نظرات 3 + ارسال نظر
صدری جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:14 ق.ظ http://www.sadry.blogfa.com

مرسی سر زدی به من
مطالبت جالبه
حقیقت

سوسن جعفری جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:16 ب.ظ

این که من معما می نویسم یا نه برای کسی که برای اولین بار به وبلاگم میاد البته شاید سخت باشه اما کسانی که مخاطب نوشته های قهوه ای من هستند، نیازی به توضیح و بسط و ربط ندارند. شما همان سیاه نوشته ها را بخوانید. در ضمن ... سلام!

رضا جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:44 ب.ظ

چه باید کرد؟ باید گریست؟ یا باید تلاش کرد؟ یا که باید سکوت کرد؟ یا که باید رفت و پشت سر را هم نگاه نکرد؟ ... حامی؟؟؟ بهشت هم مگر به حامی نیاز دارد؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد