نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

گریه

گویند حضرت نوح بسیار گریه میکرد.این روز های اخیر روزهایی بودند که در مجالس عزای حسین میتونستی شاهد اشکها باشی.من زنایی را که تو این مراسم اشک میریزند خیلی دوست دارم.با خودم میاندیشم آیا میدونه چرا باید اشک بریزه؟اشک بر چه؟به نظر من آدمای رقیق که میتونند گریه کنند جالبند.یه جورایی هنوز انسانند.گویند تنها موجود ضاحک آفرینش انسانه(گاهی هم میگن تنها ناطق آفرینش)ولی من دلم میخواد بدونم آیا دیگر موجودات هم میتونند اشک بریزند.چندی پیش داستان سگی را که در حرم امام رضا (ع) اشک ریخته بود به همه ما ها ای میل کردند.واقعا اشکها زبان هم دارند؟پدیده ریزش اشک از چشمان انسان به هنگام....یکی از بزرگترین اسرار دنیاست.

گریه زبانی خاطره انگیز است و در عین حال تعبیر نادرستی از آن به عمل می آید(در غالب موارد).شاید اگر در حضور دیگران یا خلوت اشک بریزید احساس شرمندگی کنید.ثابت شده گریه از نظر فیزیولوژیکی باعث نرم شدن چشم و خروج مواد سمی از چشم می شود.روابط بین انسان ها را مستحکم می کند،همانقدر که بسیار گریستن برای تندرستی زیان آور است سرکوب گریه و عمل گریستن نیز باعث اختلال در آرامش ذهن و روابط دوستانه میان افراد می شود.

کتاب :  زبان اشک ها ، نوشته :   جفری ایی کاتلر    ترجمه : طاهره جواهر ساز   نگاهی روان شناختی به گریستن داره.

 

نظرات 2 + ارسال نظر
مژده سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:41 ب.ظ

سحرگاهی نقره فام مرواریدهای اشک را که از اچشمه تار اندوه شب گذشته باقی مانده را از روی گونه هایت پاک میکنم.مهربان من چرا گلیرگهای گونه ات رنگ پریده؟کدامین طوفان بیرحم چشمهای غمگین و مهربانت را به دریای اشک مبدل کرده؟هیچ نمیگوید..ومن همچنان در امتداد ساحل به پولکهای خاکستری آسمان چشم میدوزم.بر روی شنهای ساحل نام تو را به یادگار مینویسموتو همچنان آرام و بیصدایی.مهربان من چیزی بگو...گریه کن.

عظیمه پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:06 ق.ظ http://deltodel.blogfa.com

سلام
مطلب قشنگی بود
من آپ کردم
به من هم سر بزن
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد