نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

یکی از فامیل

چه بسیار قصه ها که نا گفته میمونه!چه بسیار استعداد ها که نهفته میمونه!چه بسیار آدمایی که عشق شون را کتمان میکنند و ازش پرده بر نمیدارند.خدایی که نانموده ها را یمدانه و نا نوشته ها را میخونه صبر عجیبی داره.
آدما برام جالبند.خشمگینم میکنن.باعث شگفتی ام میشن.اعجاب بر انگیزند.
طفلکی پولی نداشت و امیدی که عاشق بشه.خموده به گوشه ای نشسته بود صم بکم.یه نفر با تقه زدن به شیشه میزش به خودش آورد.ازش یه تقاضا کرد.بیاد همه پولاشو بگیره و از تنهایی بیرونش بیاره.مدتی دوستی و بعد ازدواج و حالا خودش لیسانس داره یه خونه خیلی قشنگ داره.یه همسری که از هر انگشتش یه هنر می ریزه. دو تا دختر که تحصیلات شون فوق لیسانس هست و دو تا داماد عینهو برگ گل.همش با هم گردش و مسافرت و مهمانی.از شادی تو پوستش نمی گنجد.ولی هنوز لب بر نداشته که چگونه این اتفاقا افتاد.دیشب با دخترش و همسرش مهمان خانه من شدند.آمادگی نداشتم.اومده بود عیادت دختر عمه اش(مادرم).و من از خجالت آب شدم و تو زمین فرو رفتم.کاش اینا تصمیم نگیرند به دوستی شون با من ادامه دهند.من تنهاییم را به بودن این چنین خانواده های جالب ترجیح میدم.پیر مرد چاق و مو سفید و البته هنوز خوش تیپ
نظرات 5 + ارسال نظر
بانمک سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:52 ق.ظ http://www.banamak.blogsky.com

سلام
خسته نباشی
درود به اصفهانی های خونگرم
وبلاگت خیلی قشنگه
مخصوصا که از نوشته هات معلومه که فرد تحصیلکرده ای هستی و جدای ازاینکه تو بیمارستان هستی مطالعاتت هم خوبه
همواره موفق وسربلند باشی
وبلاگ من هم بد نیست خوشحال میشوم حضور قدمهایت را تو وبلاگم احساس کنم
ممنون
تا بعد...

کیمیانت سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:19 ق.ظ http://kimiyanet.blogfa.com

دوست گرامی : با تشکر از وبلاگ خوبت .
اگر به کارت اینترنت احتیاج داشتی یک سری هم به ما بزن !
با یکبار امتحان ، همیشه کیمیانت را انتخاب میکنید.
لذت اتصال پرسرعت56K، ارزان، بدون اشغال ، با پشتیبانی 24 ساعته و امکان فعال سازی VPN را تجربه کنید.

عمو سیبیلوو سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:24 ب.ظ

سلام این چند مدت وقت نکردم بیام اینجا دلتمون براتون خیلی تنگ شده بود . برای شما و خانواده محترمتون آرزوی موفقیت دارم

مورچه خورتی !!۰ سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:22 ب.ظ

خستگی از تنم در رفت . بانوی صبور۰

م . ی سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:55 ب.ظ


خانم باور کن وقتی ازته دل- حرف میزنی و می نویسی. بهترین نویسنده ای . پرده داری کار هرکسی نیست۰ باورکن۰

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد