نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

قهر

 

اصلا قهر.دیگه نه تو نه من.اگر هر آنچه را من میگم مخالفی دیگه حرفی برای گفتن نمونده.تو اون ور جو من اینور جو.نخود نخود هر که رود خانه خود.

این منطق ما آدماییه که با هم قهر میکنیم.به قول سعدی شاعر شیرین سخن ایران هر کس فرزند خود به جمال و عقل خود به کمال پندارد.

ما ها همه جاهایی که همدیگر را ملاقات می کنیم با هم بحث مون میشه.برای از میدان به در کردن همدیگه انواع شگرد ها را به کار میگیریم و وقتی نتیجه نداد از روش قهر استفاده میکنیم.

خیلی خب موسی به راه خود عیسی به راه خود.تو برو از اون ور منم منیرم ازین ور.اصلا من و تو راه مون جداست.

واقعا چگونه می شود همدیگر را مجاب کنیم طوریکه نه سوخ بسوزه نه کباب؟

میگه راهی یافت که نظرات هر دوی ما در آن لحاظ شده باشه؟

چرا انتظار داریم دیگری از همه مواضع خود عدول کنه ولی خودمان بر مواضع خود سخت پای بفشاریم؟

 

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:04 ق.ظ

زبان تو در آثارت، زبانی نزدیک به گفتار عامیانه، با لهجه محلی است

رضا شنبه 26 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:13 ب.ظ http://ladan.persianblog.com

جواب سئوال آخر: چون اگر یک در صد احتمال این باشد که ما درست می گوئیم! پافشاری کردن منطقی می شود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد