نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

از خواب بیدار شده ام.دهانم درد داره.خواب خوبی رفته ام.برادرم و همسرش دیشب مهمانم بودند خیلی از بودن با اونا آرامش پیدا کرده ام.وقتی میبینمش داره درس میخونه واسه امتحانات میان ترم بر خود می بالم که او پسر من است با همتی عالی.معتقد به خدا مصمم به ممتاز بودن.خدایا نگه دارش باش
نظرات 1 + ارسال نظر
پیمان دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:05 ق.ظ http://www.money2money.mihanblog.com

سلام خوبی یه سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد