نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

زلزله بم

خبر از فاجعه می دهند باز هم زلزله.در شهری که ۲۰۰ هزار نفر جمعیت دارد 4 هزار نفر کشته شود ۳۰ هزار نفر مجروح و باقی هنوز معلوم نیست جز .....دانشگاه آزاد هم از آمار دانشجویانش می گوید.که ۳۵ دانشجو را می دانند کشته شده...که ....و دانشگاه پیام نور نیز هم در بیمارستان نوزادی را می بینم که تنها آورده شده.کودکانی که به دنبال والدین خویش می گردند .مادری که نه برای شکستگی لگن اش که در غم از دست رفتن تنها دختر ۱۶ ساله اش می گرید می گوید :آمده بودیم بم چون پسرم امسال دانشگاه قبول شده بود .ما فقط ۳ ماه است ساکن شده ایم .چقدر کمک لازم است .فکر کنم تخصص این روزهای به کار می آید. همه ملافه ها غرقه خون و خاک ناشی از آوار است .پرسنل پرستاری بیمارستان همه بسیج اند. بخش درمانگاهی، تعطیل گشته و مرخصی ها لغو شده و تعطیلی کارکنان فعلا......پرسنل پرستاری و پزشکان و خدمات پیراپزشکی در نهیت توجه و دقت ......(همانند مور و ملخ)هر عضو از پرسنل در حرکت است. سرگیجه میگیری اگر ندانی چه کنی. همه در حال بستن زخم و آتل گذاری برای شکستگی ها و رگ گیری و انتقال بیماران به رادیولوژی اند .دانشجویان وحشت زده اند که چه کنند مبادا دست و پا گیر باشند .هر کس خودش می داند به چه میزان خسته است وسیله به وفور از انبار های بیمارستان تخلیه شده.و در اختیار پرسنل است .از دیشب کسی نتوانسته چشم بر هم گذارد همه در تکاپو و کمک رسانی اند اعمال مدیریت بخش در چنین موقعی واقعا سخت است .به آلام عاطفی روانی بیماران نمی شود رسیدگی کرد چرا که فعلا اولویت اول به زخم ها و شکستگی ها باید پرداخت .به زودی همه چیز به آرامش نزدیک می شود ولی آنچه تازه تر می شود داغ دل عزیز از دست داده هاست .پرستاران فراموش کرده اند فرزندی در خانه انتظارشان را می کشد اعضا فامیل پرستاران برای آرامش او همه در نگه داری فرزندش همکاری می کنند چرا که آرزو مندند ای کاش می توانستند برای زلزله زدگان قدمی برداشت .پسرک کوچکی را دیدم که برای رفتن به مدرسه از خانه اش زود بیرون زد تا پول تاکسی مدرسه اش را با دوستان اش برای زلزله زدگان بفرستد .بسیج عمومی نیروها جالب است ولیکن کی می شود این غم عمیق را از دل آنان بزداییم .امروز کارکنان بیمارستان همگی به تعاونی مصرف بیمارستان سفارش دادند از جانب آنان پتو های موجود در تعاونی مصرف و کنسرو ها به منطقه زلزله زده ارسال شود.
نظرات 9 + ارسال نظر
آریا شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:00 ب.ظ

در اینجا نیز سازمان صلیب سرخ جهانی حسابی را جهت جمع آوری کمک های ایرانیان اختصاص داده و علاوه بر آن انجمن ها و کانون های ایرانی در ایالات و شهر های مختلف از طریق رسانه های فارسی زبان سرگرم تلاش برای تهیه و ارسال کمک های مردمی هستند.
من بشما که در کنار داغداران به سهم خود خدمت میکنید- خسته نباشید میگویم و بوجود امثال شما بخاطر احساس قشنگ و زیبائی که نسبت به هم نوع و هموطن دارید از ته دل
افتخار میکنم. ازپیامی هم که برای من گذاشتید و نوشته بودید
که در بیمارستان به عیادت مجروحان شتافتید تشکر دارم.
رسانه های جهانی و رادیو و تلویزیون های فارسی زبان. ابعاد
فاجعه را به وضوح نشان میدهند و روح و جانم را به آتش می کشند. من میتوانم درک کنم که مادران فرزند از دست داده و
زنان .... و مردان و پدران... داغدار . در غم فقدان مصیبت بار
عزیزان خود چه حال و روزگاری دارند.
خدا کند مقامات مسئول واقعا به کمک مردم بیایند- در اروپا
در بخشی از سفارت خانه های اسلامی! دیروز تلفن هائی
که ایرانیان برای چگونگی ارسال کمک میکردند بدون جواب میماند و ظاهرا بهانه تعطیلی کریسمس بوده است!۰

[ بدون نام ] یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:53 ب.ظ

من بغض دارم . دو روز است که میخواهم مطلبی در ارتباط با یادداشتهای یک دوست را برایت بنویسم اما سردرگمی امانم نمیدهد ،من نام ونشانی ندارم وشاید نظراتم را روی نوشته های کیوان ،حسین ،حباب ،دریا،ووووووووخوانده باشی .تا این روزهای سرد سپری شوند صبر خواهم کرد .
با امید اینکه برای بم آوازی دی
گر بخوانیم

... یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:54 ب.ظ http://....

چه خیالی!که ما کمک کردیم و حتما سهم ما از کمک بیش ازین نمی تواند باشد.آیا در روز هایی که فردا خواهد آمد چه کسی جای خای عزیزانی را برایشان پر خواهد کرد که تنهایی هایشان را پر میکرد؟آیا همچنان جهان با فکر آنا خواهد ماند؟
آیا همچنان امروز بر روی تلکس خبری جهان خواهد ماند؟به زودی روز های غم بار تر از راه خواهد رسید.روزهایی که کسی برای نشان دادن ژست ضعیف نوازی به آنان روی خوش نشان ندهد

محسن یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 03:46 ب.ظ http://sheydayi.blogsky.com

دیشب حسینه ارشاد بودم واقعا آدم با دیدن هیجان مردم برای کمک غمش سبکتر می شه. مردم از هر قشر و هر سن وسالی که تصور بکنی اومده بودند.از دانشگاه هم خیلی ها برای کمک رفتن. معنی بعضی چیزها رو آدم تو این موقعیت ها می فهمه.

امیر یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 03:54 ب.ظ http://meshky.persianblog.com

سلام خوبی عزیز
من به شما لینک دادم اگه میشه شما هم به من لینک بدید و از این کار نیک یه ثوابی ببرید
مر۳۰۳۰۳۰۳۰۳۰۳۰

امپراطور گلهای رز ................. یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 05:55 ب.ظ http://empratoor.persianblog.com

سلام ملکه ما.....چه عجب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟بعد از یک هفته که هر روز تویه وبلاگتون کامنت گذاشتم بالاخره ما رو دیدین.............واقعا باید یه چیزی قربونی کنیم.........یک شاخه گل رز تقدیم شما. یا حق

رضا یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:45 ب.ظ http://ladan.persianblog.com

دستی بر آتش ندارم دلی دارم در آتش.

اومبرتو سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:40 ب.ظ http://no1.blogsky.com

دستی بر آتش ندارم دلی دارم در آتش.( وقتی حرفی به این قشنگی هست نمی توانم چیز دیگری بنویسم . راستی نچاق یعنی چه ؟)

نوید سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1382 ساعت 03:50 ب.ظ http://cholmang.blogsky.com

سلام!منم تسلیت میگم!در ضمن خیلی کارت درسته!
بلینک تا بلینکم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد