همه می گویند دلش از سنگ است.شاید هم راست می گویند .ولی من به کار می نگرم.و این است شاید اشکال من.مدت ۳ ساعت در کنار تخت اش بودم .سعی میکرد به من چیزی بگوید و از این همه تجهیزاتی که به او وصل بود خشمگین بود.تا دستگاه تنفس را از او جدا میکردم شاید بتواند حرفش را بزند نفس اش یاری اش نمی داد . مجبور بودم دوباره لوله تنفسی اش را وصل کنم .حیف که متوجه بود.و به سوآلاتم با سر پاسخ می داد.من هنوز نتوانسته ام گریه کنم.در حالی که پسرش (همسرم)چشمانش از اشک .........
آنچه که درباره اش می شنوم که چنین بوده و چنان باورم نمیشه چرا؟چون با من که فقط مهربان بوده.
ای وای از قضاوت ها آدمها.این راه را همه خواهیم رفت
.تاسف من ازین قضاوتهاست که
خدا را شکر که روزی ما به دست آدما نیس.
ایام بکام
آن كس كه نه با علی دل خويش بباخت
چيزی نشناخت گرچه بس چيز شناخت
در ساخت دلم به هر بدی ليك دلم
با آن كه بد علی به لب داشت نساخت
موفق باشید
من شاید حدس سیاسی خوبی داشته باشم ولی هرگز حدس قصه گویی ندارم . نظر شما چیه ؟؟
تسلیت میگم...آدمها معمولا از قضاوتهاشون شرمگین هستن ..بیشتر از این خجالتشون ندین...
هرکه باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی. این است
صمیمانه تسلیت میگویم و آمرزش روحش را از آفریدگار هستی
مسئلت دارم۰
سلام . تسلیت . تشکر بابت حرفای قشنگتون و اینکه راهنماییمون کردین .
اگر خودم را در غمی که دارید شریک بدونم . دیگه نمی تونم تسلیت بگم .. یادت زنده و روحش شاد ... راستی بهشت جان سلام و ختم کلام
ای خداوند بزرگ به من کمک کن که هر وقت خواستم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم قدری با کفشهای او راه بروم !!
یادش زنده و روحش شاد
پس چرا چیزی به ما نگفتی ؟!!
خجالت میکشم که بخوام بعد از این همه مدت .........!؟ به خاطر همین ترجیح میدم سکوت کنم .
سلام ، من هم در غم شما شریک هستم ... انشاالله یزدان پاک صبر دهاد ...