تو اتوبوس نشسته بودم
دختر خانمی میگفت چه مشکل داریم دختر شدیم ها
هزار و یک جور دردسر داریم
گاهی .......
وگاهی......
خلاصه این پسرا خوب راحتن ها
دوستش میگفت باید پا درد دل اونا هم بشینی بعد بگی
خنده ام گرفته
این دختر کوچولو های دبیرستانی هم........
ولی خب میشه از حالا به این چیزا فکر کنند چه اشکالی داره؟
ولی واقعا آیا دخترا کمتر مشکل دارن؟یا پسرا؟
آیا مشکلات سنین دبیرستان همانند مشکلات دیگر دورانهاست؟
درسای دبیرستان هم بد جوری به دوش بچه ها سنگینی میکنه.
جوونی هم مشکلات خاص خودش را داره
چقدر همیشه دلم می خواست شما بلاگ منو بخونید نمیدونم چرا ولی دوست داشتم حالا آمدین و من چه خوشحالم ممنون !
خلبان گفت : آخه من دوست دارم دیگران مشکلاتم رو جدی بگیرند! -- دوسنت اگزوپری -- شازده کوچولو
سلام
رضوان جان می دونید سخت ترین دوران زندگی من چه دوره ای بود بین ۱۵ تا ۲۰
و حالا که به اون روزا تگاه می کنم و مشکلات الانم رو با اونموقع مقایسه می کنم خندم می گیره
و به این می اندیشم که ای کاش همیشه تو همون سن مونده بودن با همون مشکلات
رضوان حنی بچه های مهد هم به نوبه خودشون مشکل دارن
اگه ازشون سوال کنید میگن چون مامان نمی زاره من برم توپ بازی یا مامان نمی زاره من شب تا دیر وقت بیدار باشم
از این جور مشکلات حالا می بینی هر کس تو هر شرایط و هر موفعیت مشکل خودش رو داره
پس نباید از یک دختر دبیرستانی خندتون بگیره
ببخشید اگه زیاده روی کردم موفق باشید
از اون دوران چیزی یادم نیست . جز یه سری شیطنت ها . . . جوری سوختم که انگار لوح وجودم یه نیمه تاریک داره . یا نیمه ای که پاکش کردن . . .