نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نوع مشکلات

تو اتوبوس نشسته بودم دختر خانمی میگفت چه مشکل داریم دختر شدیم ها هزار و یک جور دردسر داریم گاهی ....... وگاهی...... خلاصه این پسرا خوب راحتن ها دوستش میگفت باید پا درد دل اونا هم بشینی بعد بگی خنده ام گرفته این دختر کوچولو های دبیرستانی هم........ ولی خب میشه از حالا به این چیزا فکر کنند چه اشکالی داره؟ ولی واقعا آیا دخترا کمتر مشکل دارن؟یا پسرا؟ آیا مشکلات سنین دبیرستان همانند مشکلات دیگر دورانهاست؟ درسای دبیرستان هم بد جوری به دوش بچه ها سنگینی میکنه. جوونی هم مشکلات خاص خودش را داره
نظرات 4 + ارسال نظر
وسمه دون دوشنبه 28 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:54 ب.ظ http://jensiyat-e-gomshodeh.blogsky.com

چقدر همیشه دلم می خواست شما بلاگ منو بخونید نمیدونم چرا ولی دوست داشتم حالا آمدین و من چه خوشحالم ممنون !

جوتی دوشنبه 28 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:42 ب.ظ

خلبان گفت : آخه من دوست دارم دیگران مشکلاتم رو جدی بگیرند! -- دوسنت اگزوپری -- شازده کوچولو

آذر دوشنبه 28 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:27 ب.ظ http://vesal-am.blogsky.com

سلام
رضوان جان می دونید سخت ترین دوران زندگی من چه دوره ای بود بین ۱۵ تا ۲۰
و حالا که به اون روزا تگاه می کنم و مشکلات الانم رو با اونموقع مقایسه می کنم خندم می گیره
و به این می اندیشم که ای کاش همیشه تو همون سن مونده بودن با همون مشکلات
رضوان حنی بچه های مهد هم به نوبه خودشون مشکل دارن
اگه ازشون سوال کنید میگن چون مامان نمی زاره من برم توپ بازی یا مامان نمی زاره من شب تا دیر وقت بیدار باشم
از این جور مشکلات حالا می بینی هر کس تو هر شرایط و هر موفعیت مشکل خودش رو داره
پس نباید از یک دختر دبیرستانی خندتون بگیره
ببخشید اگه زیاده روی کردم موفق باشید

امیر براندو سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:18 ق.ظ http://endesh.persianblog.com

از اون دوران چیزی یادم نیست . جز یه سری شیطنت ها . . . جوری سوختم که انگار لوح وجودم یه نیمه تاریک داره . یا نیمه ای که پاکش کردن . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد