نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

سلام چقدر خسته ام .و چقدر غمگین.پسر دایی ام با چشم گریان بر بالین مادر بیهوش خود نشسته.دارو درمانی ۱۷ ساله باعث خونریزی مغزی اش شده و به اغما رفته .امیدی نیست به هوش بیاید.سالها افسردگی ناشی از مفقود الاثر شدن پسر جوانش عاقبت او را .......... چه سخت است مرگ عزیزان را ناظر و شاهد بودن. باید دست روی دست بگذاریم تا از دار دنیا برود.پزشکان قصد جراحی مغز اش را دارند ولی امید نمی دهند. چه شاد بود همین یک ماه پیش که پسرش دانشگاه میبد در رشته کامپیوتر قبول شده بود. خداوند به شما طول عمر دهد گرگ اجل یکایک ازین گله می برد وین گله را نگر که چه آسوده می چرد هیچگاه فکر نمی کردم رویارویی با مرگ بار دیگر مرا درگیر کند ولی گویا هر بار با یک خبر مرگ عزیزی من غم عالم را بر سر خود تلنبار شده می بینم فکر نکنم هیچگاه با مرگ از در آشتی در آیم. گرچه در مرگ همسر همکارم دلداری میدادم مرگ اگر مرد است گو نزد من آی تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ من از او جانی ستانم جاودان او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ ولی نمی توانم احساس عجز می کنم من ترس از مرگ قریب الوقوع را بیشتر از خود مرگ ترسناک می بینم
نظرات 2 + ارسال نظر
مجید سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:57 ق.ظ http://www.charvadeh.persianblog.com

سلام. رضوان عزیز غمگین نبینمت هرگز. توی کتاب حکمت و معیشت یه نکته جالب خوندم. مرگ و عشق یه مزیت بزرگی که دارند اینه که انسان رو از اسب غرور به زیر می کشن و اونو متواضعش می کنن.
اگه شما ناراحت باشین ما هم ناراحتیم. چندی پیش رفته بودم نونوایی. شاطر نونوا یه حرف بسیار جالب زد که هنوز که هنوزه توی خاطرح هست. اون گفت که عرض زندگی مهمتر از طولشه . من هم که بیشتر فکر کردم به خودم گفتم عمق زندگی از عرضش هم مهمتره. ما بیاد کیفیت زندگی مون رو ارتقا ببخشیم. تاریخ مردن اهمیت نداره. قربون احساس لطیف شما برم.

رضا سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:30 ق.ظ http://reza-n.blogspot.com

سلام
مرگ همیشه در یک قدمی ماست‌- پیش ماست وهمراه ما
بودنش خیلی بهتر از نبودنشه باید اونو همیشه احساس کرد تا بتونی پاک زندگی کنی
حالا هر دلیلی میتونه داشته باشه مثل ترس از آخرت - باقی موندن اسم و یاد خوب و یا هر دلیل شخصی دیگه
بیا به این قضیه این طور نگاه کن که بعد از مرگ دنیایی هست(خوب یا بد) حالا فکر نمیکنی که تجربه کردن اونم خودش یه لذتی به آدم میده
به همین خاطر ترس از مرگ بیشتر از خود مرگ دردناک و وحشت انگیزه
من یه عمر با ترس زندگی کردنو اصلا به لحظه ای که خواهد آمد ترجیح نمیدم
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد