نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

بازگشت امید

یا سلام
گرچه روز ۲۳ شهریور از نوشتن نومید  شده بودم ولی دوباره انگیزه نوشتن  را درون خودم باز  یافتم البته این روزا همش تو دفتر می نویسم تا دیگه گم نشه.آخه آرشیو اینجا گم شده.
گرچه وبلاگ من بازدید کننده های محدودی داره ولیکن وظیفه می دونم به خاطر اونا  یی که قدم رنجه کیکنند اینجا بیام و بنویسم البته حالا وقت ندارم قراره از روز ۲۹ شهریور کلاس های دانشگاه شروع بشه و من برای حرف زدن دوباره تریبون پیدا می کنم و این باعث مسرت منه .
نظرات 3 + ارسال نظر
پرهون جمعه 28 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:27 ق.ظ http://parhoon.blogsky.com

سلام دوست خوبم........
خوشحالم که ما رو تنها نذاشتی و باز هم شاهد نوشته های قشنگت خواهیم بود...............

دلگرفته جمعه 28 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:35 ق.ظ http://www.delgerefteh.blogsky.com

eyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyyy val khoshhalam bargashti.........ya hagh

دیوانه شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 01:24 ق.ظ http://www.divane.blogsky.com

امدی .پس چرا به ما سر نمی زنی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد