سلام
به به چه نظرای قشنگی!!
درسته که بسیاری عزیزان نظر نداده اینجا را ترک می کنند ولی این نظرات منو خوشحال کرده.
*********************************************************************
ممنونم که آدم رو تا اوج میبری و یک دفعه از اون بالا پرتش می کنی پایین .
درسته که همه آدمها خوب نیستن و اگه تو یک قدم براشون برداری ده قدم زیر پایی برات میگیرن و میندازنت پایین ولی خوب حتی اگه یه نفرشون هم خوب باشه من برای اون یه نفر هم حاضرم جونم رو بدم مگه آدم چقدر می خواد زندگی کنه که نصفش رو هم با بدجنسی دیگرون رو از خودش برونه........................پرهون
پرهون عزیز
ببخشید منظور شما از تا اوج بردن کدام بود و از یک دفعه از اون بالا پرت کردن پایین کدام؟
میشه از شما بخوام توضیح بدین؟
--------------------------------------------
سلام . قشنگی زندگی به همون مهرورزیهای دوست داشتنی است ! من دوستتان می دارم و حــــــــــالشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو می برم !! برام مهم نیس که چی میشه ! ایران بحث رو هم واس خاطر همینه که دوست دارم . و بقیه اشو بیا وبلاگم .............................جناب آقای ابی
ببخشید که به دلیل نا آشنایی با فرهنگ و زبان جنابعالی منظورتان را به درستی نمی فهمم
---------------------------------------------
سلام دوست دیرین.....ببین ابی هم بلده از این حرفها بزنه پس دیگه جای این صحبتها نیست ما به امید همین دوستان امیدواریم.....همیشه باشی..................................................................لیدا
از حمایت جنابعالی متشکرم.لطف دارید
--------------------------------------------
درود به خواهر رضوان! .خانم یادداشت بیرحمانه ای داشتی!.آدمای (چاله کن) محققا. (گور خودشان) را میکنن. اینرا تحقیق و تجربه میگوید- گذشته ازاین. صفت انسان باید والا باشد-اینهاکه (هردم بیل) زندگی میکنند و باری بهر جهت هستند.اینهافقط از جهت ظاهری(چشم وگوش وبینی) به انسانها شباهت دارند۰...................
امیدوارم اون چاله کن من نباشم
------------------ ----
این چیزی بود که خودتون باید بهش می رسیدین . التماس کردن من و ما هم فایده ای نداشت . من هم امیدوارم بهش برسم و باز هم بنویسم . هزار بار پیروز باشید..............................................امیر براندو
آری حق با شماست
************************************۸
ما ایران بحثی ها گویا جمع مون٫ جمع شده.جای آسمان .و بیدل .و مانی و سیمین جان خالی.
اما واقعا انگیزه نداشتن برای نوشتن در جایی که امکان ورود هرکس هست کمی مشکل است .حق بدین بگذریم که هر وبلاگ سر بزنیم اونا هم این چنین گلایه ها کرده اند که گاهی دست و دلشان به کار نمی رود که بنویسند .حالا یکی دلش شکسته یکی می ترسه مورد قضاوت قرار بگیره یکی نومید شده و یکی تردید داره
حالا مدتیست امیر در الو آخر دنیا نمی نویسه لیدا دیر به دیر می نویسه و آسمان چیز زیادی نمی نویسه و ابی هم مدتها بود نمی نوشت حالا دوباره داره راه میفته ولی آریا پدر ایران بحث آهسته و پیوسته همیشه می رود
.................... ( رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود)