ناکامی انسانها، ریشه در باورهای آنها دارد، کسی
که باور دارد نمیتواند، شانس ندارد، امکانات ندارد، سلامتی ندارد و... این
باورهای منفی در زندگی او محقق و مجسم میشوند، زندگی تجسم افکار و
نمیتواند، شانس ندارد، امکانات ندارد، تحمل ندارد، سلامتی ندارد و... این
باورهای منفی در زندگی ا و محقق و مجسم میشوند، زندگی تجسم افکار و
باورهای انسان است. باورهای ذهنی ما، مغز را برنامهریزی میکنند و مغز بر
اساس برنامهریزی ذهنی که سرچشمه آن باورها میباشند به اعصاب و عضلات
فرمان میدهد.
اگر کسی باور داشته باشد نمیتواند از قله صعود کند، مغز
همین پیام را دریافت کرده و ساز و کار بدن را ناتوان خواهد کرد. اما اگر
باور داشته باشید که میتوانید از دماوند صعود کنید، مغز شما این پیام را
دریافت کرده و سپس عضلات شما را برای صعود دماوند آماده میکند.
در هر آن کاری که میلتست *** قدرت خود را همی بینی عیان
فرمانده
بدن ما، مغز است. اما مغز در اختیار باورهای ذهنی ما است. هر فرمانی را که
باورهای ذهنی صادر کند، مغز نیز همان فرمان را به وسیله اعصاب تحریکی به
اندامها و عضلات خواهد فرستاد. باورهای منفی چون غدهای خطرناک باعث شکست و
نابودی انسان میشوند. در مجموع از آموزههای دینی چنین نتیجه میگیریم
که:
باور منفی، وسوسهای از وسوسههای شیطان است در حالی که باور مثبت، مژدهای از بشارتهای الهی میباشد.
ای عزیز موفقیت جو، این آیین نامهای را که اسلام برای ذهن تو صادر کرده است، به دقت رعایت کن تا انشاء الله موفق و کامیاب باشی.
اپیکتیوس ـ فیلسوف بزرگ رواقی ـ میگوید:
ما باید بیشتر از آن چه که مراقب بیرون کشیدن «تومور و آبسه از بدن» هستیم، مراقب «بیرون کشیدن افکار نادرست از ذهن» باشیم.[1]
آنچه
انسان را محدود و ناکام میکند، باورهای محدود اوست، نه عوامل بیرونی،
محدودیت انسان در زندگی، چارچوب ذهنی است که خود برای خویش ساخته است.
شما
که در جستو جوی رشد و کمال هستی، باید باورهای محدود کننده را نابود کنی،
و باور کنید که میتوانید با حمایت خالق کائنات هر قلهای را فتح کنی؛
فتحی آسان و پیروزمندانه.
تکنیکهای مقابله با افکار منفی
1ـ امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
2ـ حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
توکل بر خداوند پیشبینی منفی (باور منفی) را پوشانده و از بین میبرد.[3]پی نوشتها :
-1 دیل کارنگی، آیین زندگی: ص 123.
2 - ری شهری، همان: ج 9، ص 4504.
3 - محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان: ج 19، ص 71.
4 - ری شهری: همان، ج 9، ص 4502.