روز پنجم فروردینه.برای من تا به امروز سال خوبی بوده.
گریه نکرده ام.حرص نخورده ام عصبانی نشده ام.غمگین نبوده ام.ترس و دلهره نداشته ام.لطف ومحبت دیده ام تکریم شده ام حمایت دریافت کرده ام.دعا برایم شده.طلب خیر و خوشی کرده اند.حرفای خوب شنیده ام.
خدایا شکر
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند.
سال های گذشته در چنین روزها سخت غمگین و آزرده خاطر بوده ام.
از سال هشتاد و یک که دوستان بی ریای این دنیا(دنیای نت)دلداریم داده اند کم کم بهتر شده ام تا به امسال که بهترین حالت بوده است.
سالی که نکوست از بهارش پیداست.
حتما و قطعا امسال در آستین روزگار برایم اخبار و حوادث خوبی رقم زده شده.
گرچه غم و شادی بهم اند.
ولیکن روزهای سختی من به پایان رسیده
گر صبر کنی نوبت ظفر آید
و اینست آن وعده حق
خوشبینانه قدم میزنم
و گذر ایام را نظاره گرم
دوستان مهربان و نادیده
به چه توصیف کنم اینهمه لطف و محبت تان را؟
خداوند منان چگونه قلب های شما را به تسخیر من در آورد؟
بضاعتی نداشتم که بخواهم به آن نسبت دهم
این از کرم خودتان بوده
واقعا اگر لحظات پایانی عمرم باشد حاضرم همه سختی هایی را که متحمل شده ام به این لحظات شاد بگذرم.
قبلا می نوشتم:آیا شود که گوشه چشمی به ما کنید؟
ولی اکنون شرمندگی دریافت این همه محبت و لطف را قابل تحمل نمیدانم.
واقعا انسان به چه میزان از عشق و محبت نیاز دارد؟
خداوند بر شما نیز لطف و کرمش را مستدام بدارد
سومین روز بهار را آغاز میکنیم.
به لطف خدا دو تا روز پر باری بود.از نظر کیفیت
امسال وضعیت کمی بهتر از پارسال شده.البته نه خیلی محسوس
خاطره با مزه دوران کودکیم یادم اومده
مهمان نوروزی مون از تهران آقایی جوان بود که پدرش فرستاده بودش اصفهان و از پدرم خواسته بود مراقبش باشد.
.وقتی به قصد گردش در شهر اتاق خودش در طبقه بالای خانه مان را ترک کرد به وسوسه دخترای دایی رفتیم تو اتاقش کنجکاوی
خدا روز بد نصیب گرگ بیابان نکنه
بناگاه سر رسید و همه بچه های آتیش پاره فامیل فرار کردند و من بی خبر از همه جا ماندم و یه دنیا شرم
برخورد مودبانه او باعث شد همیشه از مردمان شهر تهران خوشم بیاید
گفت چیزی برایت ندارم ولی این آدامس ها را بگیر
من انتظار داشتم مواخذه ام کند
بگوید دختره فضول
یا به پدرم شکایتم را بکند
من و اون همه وحشت و هراس
با دادن چهار پنج تا آدامس خروس نشان برای خودم و دیگر بچه ها
منو همیشه مرهون تهرانی ها کرد
جوانی(البته باید بگویم کودکی)کجایی ؟که یادت به خیر