محتاج دوست داشته شدن هستی یا نه؟
چند نفر دوستت داشته باشن راضیت میکنه؟
چه نیازی داری دوست داشته بشی؟
هیچ فکر کردی چرا دلت میخواد دوستت داشته باشن؟
تا حالا از کسی سوآل کردی چرا دوستت داره؟
در خودت ارزش هایی سراغ داری که لایق دوست داشتن باشی؟
اصولا آدما به چه دلایلی آدمو دوست دارن؟
دوست داشتنی بودن بعضی ها دلیل هم داره؟
کسی را دوست داری که به دلت بشینه؟یا...
منو دوست داری؟
فکر میکنی من دوستت داشته باشم؟
چقدر ارضا روانی ات میکنه که بدونی من دوستت دارم؟
چگونه عمل کنم تا بتونم بهت اثبات کنم دوستت دارم؟
اینا سوآلاتی بود که از پسر شانزده ساله ام می پرسیدم
سرش را میذاره تو دیوار و هل میده
مشکله بتونی بنشونیش جلوی رویت و باهاش حرف بزنی
یه جورای از آدم گریزان میشه
این منو نگران میکنه
دلم میخواست هنوزم کودک و کوچک بود تا میشد تو بغلم مهارش کنم و غرق بوسه اش کنم و با مهربانی ازش بپرسم چته؟
ولی افسوس که بچه ها وقتی بزرگ میشن دیگه نمیشه مهارشون کرد و سوآل پیچ شون کرد که از چی ناراحتن
من همه مشکلات را نمی تونم حل کنم تا اونا را خوش اخلاق ببینم
پس خدا صبرم دهد
چهارمین روز هست که بر سر کار حاضر میشوم
پنجاه سالگی هم عالمی دارد
گذشته ها اشتغال ذهنم شده.آنچه بر من در این سال ها گذشته عین فیلم ویدئو
بگذریم
مراقب روح بودن یکی از روش های جستجوی خوشبختیست
برای مراقبت از روح روش های متفاوتی وجود دارد
یکی از روش ها ایجاد یک زندگی غنی و پر معنا در خانه و جامعه است
روح چیست؟
کیفیت یا بعدی از تجربه کردن زندگی و خود است
اولین اصل در مراقبت از روح تبدیل کردن چیزی که روح را آزار می دهد به چیزی که ارزشمند است تا باعث آرامش و پیشرفت شود
قصد اصلی مراقبت از روح تسکین دادن درد و رنج است
در مرحله اول به آنچه باعث رنج کشیدن تان شده با دیده دقیق نگاه کنید و به پام آن خوب گوش کنید.دنبال راه های درمان رفتن شما را از نگاه دقیق کردن باز میدارد.اجازه بروز کامل به مشکل بدهید تا بتوانید به طور کامل به آن توجه کنید
درمان ها سعی دارند مداخله کنند تا مسائل حل شودپس کوتاه مدتند ولی مراقبت روح هرگز پایان نمی یابد و هر پایان را یک آغاز میداند.
فرم حلقه ای تکرار مسائل نباید شما را خسته کند درمان قطعی طبق روان شناسان عمق گرا از عشق می آید نه از منطق.
وقتی تضادی در سطح عمیق دارید جانب هیچ طرف را نگیرید تا قلب تان گشاده گردد و کشمکش ها و تضاد ها را در خود جای دهد.
یکی از حقه های موثر در مراقبت از روح آنست که با توجه خاص و ذهنی باز آنچه را که فرد انکار می کند و در خود بد می داند بیابد و آنگاه به طور خوشایند موافق عامل انکار شده صحبت کند.
برای مراقبت از روح باید به امور نه چندان عادی علاقه داشت چون روح خود را واضح تر از همیشه در اوضاع غیر عادی زندگی می نمایاند.
تفاوت میان مراقبت و درمان:
درمان به معنی پایان یافتن مشکل است ولی مراقبت نوعی توجه مستمر است که پایانی ندارد.
مراقبت مستمر از روح میتواند باعث شود که هر چیز درست در جای خود قرار گیرد و تغییرات لازم را ایجاد کند.
به شرطی که به جای آنکه ابتدا در صدد رفع مشکل باشیم بکوشیم تا ابتدا مشکل را خوب بشناسیم.
تصمیم با اراده ای قوی برای تغییر کردن می تواند عملا مانعی بر سر راه تغییر یافتن اساسی و ذاتی باشد.
سال نو شد
روز از نو و روزی از نو
ما اومدیم سر کار
سال های قبل خوشحال نمی شدم که برگردم سر کار
ولی امسال هیچ احساسی ندارم
سالی که گذشت شش ماه دوم را در نهایت آسایش خیال گذراندم
گرچه مواردی مشکل به وجود اومد ولیکن نسبت به سال پیش صبرم بیشتر بود خلقم شاد تر و روانم آرامتر
وقتی پسرام را نگام میکردم مسرور می شدم
همسرم محبت میکرد
مواظبم بود
مادر همسرم و خواهراش برادرانم و همسران شون دوستان دور و نزدیک نگرانم بودند دعا میکردند
در محل کار دانشجویان خوبی داشتم همکاران لطیف و مهربان
حتی مراجعین اتاق مشاوره مرکز نواب صفوی هم داشتند مرا دلجویی میکردند
زبان بی زبانی عجب شیرین است!
همه آفرینش را نسبت به خود حمایت کننده میدیدم
از آستین روزگار برایم هدیه در آمده بود
روز خوش و روزگار شاد
سوار بر سرنوشتی شیرین
روزها آفتابی
نور علی نور
در اواخر سال منیره زنگ زد بیا تو جمع دوستای دبیرستانی خود
دمی کنار ما بنشین
زیرا
دخترم(دکتر مریم مقدم)عروس شده
فامیل روز های فروردین را برایم رنگ زدند با رنگهایی ناب
چشمم چنین رنگها تا به حال ندیده بود
روز ده فروردین پسر مصمم و مدیر و مدبرم،حامد قبول زحمت کرد و تصمیم بزرگی برایم گرفت راهی مشهد شدیم
گرچه من آدم بد قلقی هستم و خوش سفر نبودنم این را نشان داد
با سعه صدر تحمل کرد
عصر روز یکشنبه با هم رفتیم حرم امام رضا(ع)
اونجا چشمم چه صحنه های زیبایی دید
گویی همه کائنات دست از کار خود کشیده بودند که مراشکوفا کنند
صبح روز دوشنبه ساعت نه تهران (شهرک قائم)بودم و منزل عمو هدایت بچه ها صبحانه ×خواب،استراحت
عصر دوشنبه خونه عمو مجید ،میدان هروی تهران شام
روز سه شنبه خونه عمو مجید بچه ها و زن عمو نجمه مقدمات ناهار و حضور در کنار هم
روز چهارشنبه امام زاده صالح میدان تجریش و سیل آرزومندان و درخواست کنندگان و آرزوی خوبی برای آنان
صبح پنجشنبه و بزرگراه کاشان -اصفهان
اخبار خوبی از وبلاگ دوستانم هم داشتم
زهرا مادر یاسین و دانیال-دنیز-مجید-ابی-شاهرخ احمد زاده از ارومیه-
خدایا ممنونم تو بندگان نازنینی داری مرا توفیق بندگی خودت و خدمت به آنان نصیب کن