نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

کاش

آدما با هم چه تشابهاتی دارند؟
زنها با مردا،جوونا با پیرا،فقیرا با پولدارهای،مومن ها با بی دین ها،بیسوادها و تحصیل کرده ها،شهری ها و روستایی ها،اصفهانی ها و شیرازی ها،ایرانی ها و خارجی ها،سیاه ها و سفیدا،دولتی های و غیردولتی ها،مرده ها و زنده ها،امروزی ها و دیروزی ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمی دونم کدام تشابهم با شما باعث میشه اینقدر دوست تون داشته باشم.
و بعد که متوجه میشم این دوست داشتن همش یه خیال خوش بوده برنجم و احساس تنهایی کنم.
کاش ما آدما....

حق مسلم ما


حق مسلم من چیست؟
جق مسلم تو چیست؟
جالا بگو حق مسلم ما چیست؟
چقدر تلاش کردی به حق مسلمت برسی؟
چقدر شعار دادی که این حق مسلم منه؟
چند میز مذاکره را پشت سر گذاشتی؟تا به حق مسلمت برسی؟
چقدر وقت و انرزی و سرمایه گذاشتی تا به حق مسلمت برسی؟
چقدر برای خودت گزارش دادی؟که به چه میزان به دریافت حق مسلم خود نزدیک گردیده ای؟
و چقدر به کسانی که مخالف دریافت حق مسلمت بودند پوزخند زدی؟و کار خودتو کردی؟
اگر همه ما برای احقاق حق مسلم مان اینقدر تلاش کرده بودیم الان کجا؟بودیم؟
از کدام کتاب بخوانیم حق مسلم مان چیست؟
از چه کسی سوآل کنیم حق مسلم هر انسان
(به تفکیک زن،مرد،کودک و نوجوان ویا سالخورده،شهری،روستایی ،بیمار ،سالم و بیسواد یا تحصیل کرده )
چیست؟

گر بمیرد یک زنی ...


امشب دختری میمرد دنیا رنگ غم میگیرد
اگر شما بعد از گذراندن یه روز در بخش بیماران روانی به دانشکده برگردید و با دانشجویانی مواجه شوید که هم دوره شان را در خوابگاه از دست داده باشند و خون گریه کنند قدرت دارید به روز شوید؟

نوع تغذیه در خوابگاه ها ؟
نبودن فرد ساپورتیو در صورت بروز بیماری در خوابگاه ها(ناظمه دلسوز)?
.،بیماری سرماخوردگی و متعاقب آن میو کاردیت،?
غم دوری از یار و دیار
(دوماه بوده به خرم آباد برنگشته بوده)
؟کدام عامل باعث مرگش شده؟

یه روز جالب

امروز صبح دانشجو ها با بیماران ورزش کردند .به بیماران دارو دادند و از مصاحبه با بیمارن به عنوان کتاب درسی آموختند.وقتی تو اتاق شوک درمانی با بیماران روانی تازه به هوش آمده برخورد های غیر انسانی دیدند فریاد زدند و ریاست بیمارستان را وادار به توبیخ رسنل کردند

یه مورد جنگ در جامعه

من طرف داری از زنا را وظیفه میدونم.ولی نمی دونم چرا گاهی هم نگران همسران شون میشم.و از اونا هم طرفداری می کنم.
خدا اون روز را نیاره که یه زن به ستم همسرش گرفتار بشه اونوقته که  من هم با همسرم دعوا می کنم به عنوان نماینده مردای قلدر و زورگو .بعد هم با معذرت خواهی های همسرم به عنوان نماینده مردان کوتاه میام.

امشب داماد همسایه مون اومده بود در خونه پدر زنش که ،ُُُُُُُ  ُچرا همسرم را آوردید بی اجازه ام خونه تون؟ُ ُ و میخواهید جدا مون کنید؟

پلیس صد و ده اومد و قضیه فیصله پیدا کرد البته این قصه سر دراز داره.

توضیح:

تو آشپزخونه داشتم آهسته آهسته با خودم زمزمه میکردم و هویج ها را می شستم که آب هویج بگیرم که از تو کوچه صدای پچ پچ همسایه مون را با دامادش شنیدم.میگفت نه دیگه دخترم به تو علاقه ای نداره خروس خون صبح از خونه خارج میشی و تا شغال خون شب بر نمی گردی و دخترم تنهاست اجازه رفت و اومد هم بهش نمیدی و تازه کتکش هم می زنی؟بهش ایراد میگیری مسرف است؟اگر دخترم بده مال بد بیخ گیس مادرش بذار و برو.که دیدم داماد همسایه تهدید میکنه داد و فریاد می کنم که آأبروی تان بره.پدر دختر گفت آبروی من زمانی رفته که تو را به دامادی پذیرفتم تهدیدم نکن برو شکایتم را بکن تا سر میز محاکمه بگم این انصافه دخترم را با کلی جهیزیه روانه خانه مردی کنم که سلوک کردن خوب نمی داند؟

پچ پچ ها به فریاد تبدیل شد و جوان(داماد )با سرش محکم کوبید تو شیشه   , .....