اندوه ناکم.خبر انسداد روده بزرگ مادر بزرگ پسر هام(مادر همسر)واقعیت داشت واقعیتی تلخ.کمربند شکمی ایشان به دلیل وزن نود کیلوگرم و بی حرکتی و اجتناب نکردن از خوردن چربی ها بیش از اندازه قابل قبول است و انسداد سکوم(ابتدای روده بزرگ)باعث خواهد شد نتواند چیزی را دفع کند اندوه رهایم نمی کند چون هرگاه به اطرافیان گفتیم رژیم ایشان باید خاص باشد مبادا چنین روز پیش آید گفتند به ما ربطی ندارد خودش دلش نمی خواهد محرومیت غذایی را تحمل کند
سلام
پیام شما را خواندم ، بنظرم :
شرط (آدمی و انسانی) پایبندی به (اصل تعهد) و احترام به شخصیت حقوقی و حقیقی دیگران هست.
من و شمای نوعی ، بحکم قبول تعهدی که نسبت به دیگران داریم - باید تابع شرایطی باشیم که اخلاق و اصول آنرا تعریف کرده است - دراین شکی نیست - اما در (اینجا) وقتی گفتگو میکنیم - حکایت آن شخصی را پیدا میکنیم که سراغ روانشناس رفته و برای التیام افکار خود و بطور کلی آنچه که مایه ( آزار) روحش شده است - درد دل کرده و عقده گشائی میکند ......
شاید بیان (بسیاری از گفته های ؛ خاموش ؛ ما بتوانند) مقدمه راه یابی به واقعیت هائی باشند که نیازمند آن هستیم...
من همیشه سعی میکنم - بی آنکه از دیگران احساس نا امنی داشته باشم - نظرات و حرفها و اشاراتشان را گوش بدهم و دراین رهگذر به بسیاری از آنچه که به بهانه (ممنوعیت ها!!) در خودمان ( خاموش) کرده ایم - تلنگری بزنم.
با آرزوی بهبودی برای مادر بزرگ
چند روزی که رضوان بانو پیداش نیست. چرا؟
از حال و احوال خودتون دوسه کلام بنویسین..
دوستان نگران سلامتی هستن
از حالتون ما را با خبر کنین
دوستان در انتظار خبر سلامتی شما هستن
بیماری مادر بزرگ و غیبت طولانی شما - خیر باشد انشاء الله
بهشت جان سلام
از این خبر اندوهناک شدم، امیدوارم بشه کاری کرد و خوب بشن، نمیشه عمل کنن؟؟
چه بده که شخص نتونه پرهیز کنه :((