نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

 

 

دغدغه یک دانشجوی پرستاری ترم شش چیست؟  

این سوآلیست که در جمع گروه درمانی از دانشجویان می پرسیم 

واقعا چرا من و  شما دغدغه ذهنی داریم؟ 

اگر نمی داشتیم بهتر نبود 

کدامین انسان ها دارای دغدغه ذهنی هستند؟ 

اینکه دغدغه های ذهن من چیست مهم نیست 

دغدغه ذهن شما چیست؟ 

شمای نوعی؟ 

اصولا کدامین انسان ها هستند که زندگی بی دغدغه ای دارند؟ 

جوانی را می شناسم که دغدغه ذهنی اش سرنوشت والدینش است.او خانواده را به خود تر جیح می دهد 

یکی از دانشجویان، فقط یکی از آنان، گفت که دغدغه ذهنی اش ازدواج شده 

نمی داند چگونه بر این دغدغه فائق آید 

مادری میگفت دغدغه ذهن من فرزندم است 

یکی از دانشجویان دکتری میگفت همه دغدغه ذهنی من شده پایان نامه ام 

و رئیس دانشکده ای میگفت دغدغه ذهن من اداره این دانشکده است و  بس . 

هرگاه من و  شما نتوانیم بر دغدغه های ذهنی خود فائق آییم تک بعدی میشویم.دچار عدم تعادل میشویم. 

چه کنیم که انسانی چند بعدی باشیم؟ 

مملکتی که مردمی داشته باشد که دغدغه ذهنی شان نان باشد...

نظرات 1 + ارسال نظر
امپراطور گلهای رز جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:56 ق.ظ http://empratoor_rose.persianblog.ir/

سلام رضوان خانم ----میبینم که هنوز مینویسی و من تنها کسی هستم که همچنان غیبت کبری دارم و بهت سر میزنم - دلم واست تنگ شده بود ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد