عم یتسائلون
عن نبا العظیم
کلا سیعلمون
ثم کلا سیعلمون
واقعا خبر گزاری یعنی چه؟
چه کسی خبر را گزارش می کند؟
و با چه نیتی؟
آیا خبر گزار باید برای گزارش خبر آزادی داشته باشه؟
آزادی از بیرون یا از درون؟
دیگران باید اخبار را سانسور کنند ؟یا خود سانسوری داشته باشد؟
یک خبرنگار به صرف گزارش آنچه کسب کرده مورد مواخذه باید قرار گیرد؟
ممکن است من و شما بگوییم تو
برای خوش خدمتی
برای فروش اسرار مگو
برای...
خبر را گزارش کردی
میدانید که الاعمال بالنیات
و هر کسی نیت کند خودش میداند و بس که آن نیت چه هست
حتی گاهی اوقات خود آدم هم نمی داند چه باعث شد چنین نیتی پیدا کند
مثلا برای ضربه زدن به کسی
یعنی نهایت خشم و تنفر عامل انگیزاننده بود
یا به عشق
یعنی نهایت محبت
داشتم تلفن همسر را به مادرش استراق می کردم
شنیدم به ایشان میگوید
به فلانی بگویید برای من فلان زحمت را بکشد
ولیکن نه مثل گذشته که...
مادر جان شان فرموده بودند خب تو از کجا خبر داری که در گذشته چنین اتفاقی افتاده؟
جناب همسر فرمودند خبراش به من می رسه
حالا مهم نیست
بعد از این چنین نشود
مادر محترم شان می پرسیدند کی خبراش را گزارش کرده
جناب همسر میفرمودند کلاغه
مادر محترم میفرمودند کلاغا خبر چین اند
(احتمالا منظورشان این بوده که نیت خیر ندارند و میخوان وحدت و همدلی من و شما و خواهر و برادرت را که خار چشمان شون شده مخدوش کنند۹
جناب همسر میگفتند گذشته ها گذشته و من بخشیده ام ولی من بعد میخوام با هشیاری بیشتری عمل کنم مبا دا متهم به هالو بودن شوم(تعبیر شود طرف هالوست)مادر محترم میفرمودند خیلی مایلم بدونم کی بوده تا بتونم حدس بزنم نیتش چه بوده من و تو مادر و فرزندیم و بهتره که به من وفادار باشی که خیر خواه توام نه آنان که معلوم نیست خیر من و تو را بخواهند
جناب همسر میفرمودند که من از شما انتظار ندارم با این شگرد ها که در بچگی مون توجیهم میکردی ادامه دهی من نیز خودم مناظری را شاهد بوده ام و تفاسیری دارم و حدس هایی میتونم بزنم مرا متهم کنی که سرت نمیشه حالی ات نیست اشتباه کرده ای تا طرفداری از بعضی مون کنید که طرف در مقابله با تو ضعیف تره متهم تان می کنم به سو گیری
خلاصه که مادر محترم همسر به شدت بر آشفته شده بودند که یعنی به مادر خود خیانت میکنی هان ؟لو نمی دهی کی خبر را گزارش کرده هان؟خواهم فهمید ئو خدمتش خواهم رسید و از تو هم دلگیرم
چون در خیانت تو همین بس که امین خائنان باشی.من مادر ناصح و دلسوز را رها کرده ای و یه خبر رسان بی تعهد را مراقبت میکنی که مبادا سیاستش کنم
ولی به تو توصیه ای دارم یک استخوان خر را بزن در گه سگ و بده دست کسی که تنها هنرش خبر چینی است
تا من بعد
بداند چنین خبری خریدار ندارد
و مزدش بیش ازین نیست
وقتی تلفن قطع شد
به جناب همسر میگم چی شده بود؟
چرا مادرتان را بر آشفته کردید؟
ارزششش را ندارد
ایشان پیر هستند
و بر آشفته شدن برایشان خطر جانی دارد
خب چرا نگفتی خبر موثق را از که گرفتی؟
حتما کسی که خبر را رسانده ابایی ندارد که معلوم شود او گزارش کرده
گفت تو چیزی نمی دانی
مادرم میداند من نکته سنجی میکنم
مراقب است نکته دست من نیفتد
و من کفرم در میاد
ماموریت میدم کسانی را
که به من نیز گزارش کنند در اطراف مادرم در طول روز چه میگذرد
وقتی او فکر میکند خانه اش امن نیست
و جاسوسان تو همه جا هستند
و هرگونه تصمیم بخواهد بگیرد آن آزادی را ندارد
از زندگی سیر می شود
او مادر شماست
و بزرگتر تان
و همیشه عادت داشته اوضاع در کنترلش باشد
انصاف نیست الان که پیر شده
او را ناتوان و عاجز از حفظ شرایط نشان دهید
همسرم میفرمایند
آخه مادرم پیر زن شده
و بعضی ها پشت شون قایم می شوند
و نسبت به من رفتار ایذایی انجام میدهند
تا من میام مقابله کنم
پشت ایشون سنگر میگیرند
تا من نتونم مقابله به مثل کنم
و من هم ازین بابت
از مهری که به ایشون دارم
از آزاری که می بینم
از استیصال
خسته شده ام
به ایشان گفتم حواس اش جمع باشه
و دست شون را کوتاه کنه
هشدار دادم
که ممکنه صبرم سر بیاد
و دیگه ملاحظه مادرم را نکنم
مادرم چون حریف اونا نمیشه
صوزت مسئله را پاک میکنه
سعی میکنه منو در بی خبری نگه داره
منهم که سو گیری او را می بینم
مامورانی گماشته ام
که با گرفتن امتیازاتی از من
خبر را برسانند
و همیشه با خبرای دست اول نزد مادرم میروم
به طوریکه شگفت زده میشه
و ازین بابت ناراحته
و بارها اطرافیان خود را بازجویی کرده
تا شناسایی شون کنه
ولی چون تعدد منابع خبری دارم
هنوز موفق نشده
و من هم به اونا یاد داده ام
کتمان کنند
مطلع نخواهد شد
اطمینان داشته باشند
اگر هم مطلع شد
جوابش را خودم دارم
میگم خب اگر مطلع شد چی؟
میگه : به ایشان خواهم گفت شما مرا کودک می پسندی
آنها حوادث را فقط گزارش کرده اند
رقم نزده اند
آنها گناهی نکرده اند فقط گزارش داده اند
گناه را کسی مرتکب شده که از نبود من از ضعف شما از بی اطلاعی من به نفع خودش بهره برداری کرده او باید آزاد باشه چون میداند حمایت شما را دارد که چشم بسته حمایتش میکنید؟
و کسی که فقط مرا نیز هم که حق هایی دارم مطلع کرده؟
پس او نسبت به من مهربان تر از شما بوده
و سزایش اینست که بیشتر بهش وفادار باشم
تا به شما
شما گذشته های منی
و ایشان حال و آینده من
خلاصه که مو بر تنم سیخ شد
اختلاف پسر با مادر
چه شود؟!
عجب