ر حالیکه مملکت مدتی میشه در تب و تاب سیاسی به سر میبره فتانه قصه ما از خیانت همسر بی وفایش پرده برداشته و های های میگرید میگه نمی دونم چه باید بکنمآیا بدهم ماشینش را با کلنگ سوراخ سوراخ کنند؟آیا زندگی خودم و دوتا بچه ام را ...؟یا ...
گاه فکر میکنم کاش همه مردها سیاسی بودند حتی اگر...
گاه فکر می کنم کاش خداوند لباس زیبای خلقت را تن آدما نمی کرد
سعی میکنم خودم را از درگیر شدن با مشکل فتانه مراقبت کنم
راستی زندگی همیشه باید...؟
موبایل؟اینترنت؟وضعیت ظاهری خانوما؟ناپختگی شخصیت آقایون؟شرایط بلبشوی جامعه؟کدامیک؟غیر از اینها کدام دلیل؟فتانه را درگیر دریای خشمی این چنین نموده؟
من کورم نمی بینم
کرم نمی شنوم
ابله هستم متوجه نمیشم
بابا یه جو امنیت میخوام
یه ذره آرامش
توقع زیادیه؟
کو اون آرامشی که می شد احساس کنی؟
فتانه
فرض کن منو نداری
فرض کن به من نمیشه اعتماد کرد
فرض کن این دوتا بچه و مسئولیت های زندگی زیادی حساس ات کرده
فرض کن پول نداشتی و هشتت گرو نه ات بود
فتانه کوتاه بیا
خدایا
فتانه ها را هم دریاب همش به دعاهای...و التماس های..نگاه نکن
فتانه ها، در خلافت امروزمان ، دستشان بهیچ جا بند نیست ... وقتی (زن) کالای دست دوم میشود و ملک مطلق هر گردن کلفت نامردی، باید پای حدیث فتانه ها نشست و زار زار گریست.
سلام مامان...
مدتهاست (از بعد از انتخابات ننگین دولت کودتاچی دهم) اصلا حال و حوصله ندارم. بخصوص وقتی توی وبلاگها عکس جنازههای جوانان کشته شده رو میبینم بیشتر عصبی میشم و از این مملکتی که نکبت سراسرش رو گرفته حالم بهم میخوره. شاید باورتون نشه ولی قرصهای اعصابم رو کلی اضافه کردم ولی اصلا تاثیر نداره.
امروز داشتم یه وبلاگ رو میخوندم که کلی اشکم در اومد. یه سئوال ازتون دارم و اون اینکه شمایی که به این دولت نکبت رای دادین با دیدن و شنیدن عکس و اخبار شهدا چه حسی بهتون دست میده؟ به این رئیس جمهور منتخبتون به خاطر کشتارهای بیشمارش افتخار میکنید؟ به نظر شما راه خمینی اینه؟ خمینی که اولین سخنرانیش در کنار شهدای انقلاب بود و ایران رو متعلق به ملت میدونست. ولی وجدانا خامنهای و احمدینژاد دوپا رفتن تو مملکت. دلم روشنه که این نیز نخواهد ماند. به شما و تمامی حامیان این قاتل بزرگ تبریک میگم.
http://enghelbe-sabz.persianblog.ir/
یادم رفت آدرس وبلاگ رو برات بذارم.