نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

دیروز رفتیم مرکز مدرس (مرکز نگه داری بیماران مزمن روانی).تو فضای زیبای بیمارستان که درختانی سر به فلک کشیده و زمین رنگانگ از گل و چمن بود ساختمان هایی برای نگه داری از بیماران وجود داشت بیماران روانی که ظاهر اسفناکی داشتند در فضای بیمارستان در زیر درختان لمیده بودند راه می رفتند خوابیده بودند و منتظر گذشت ساعات صبح تا به موقع ناهار برسند .اتاق موسیقی درمانی بیماران مجهز به یک ارگ بود و بیماران(هجده نفر)برای اجرای همخوانی گرد هم جمع شده بودند ولیکن بدون هیچ انگیزه دانشجویان را استقبال کردند چهل و شش دانشجو به همراه خانم مهرابی و آقای نوری مراهمراهی می کردند.بعد از دیدن بخش های جدید و قدیم بیمارستان راه بازگشت را تا داشگاه در حالی طی کردیم که در چشمان دختران جوان اشک حلقه زده بود گویی اندوه و ارعاب هر دو دانشجویان را در بر گرفته بود.مدتها از دوران دانشجویی ام گذشته بود بیست و شش سال پیش در همین بخش بیمارانی آفتاب سوخته باعث احساس درد و غم ساخته بودند. 

بیماران التماس می کردند پول برای خرید سیگار بدهیم.فقط هم بستنی و سیگار دوست داشتند.

نظرات 6 + ارسال نظر
یاسر دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:43 ق.ظ http://asemooni.blogsky.com

سلام آسمونی

یه چیزایی نوشتم که دوست دارم وقت بذاری و بخونی و نظرت رو برام بنویسی.

از توجهت ممنون
منتظزتم

ساغر سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:54 ب.ظ http://paiamazadi.blogfa.com

خوش به حال دیوونه که همیشه خندونه

رامین چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.canada.blogsky.com

سلام بهشت عزیز
یعنی اینقدر وضع خرابه که وضع این بیماران اینطور فجیع شده ... تا ایران بودم خیلی دلم میخواست برم و توی مراکز بیماران روانی تا حد امکان کمک کنم و به اصطلاح کار عام المنفعه بکنم ولی نشد ... یه سوال : آیا سیگار تاثیر خاصی روشون داره ؟! یعنی نمیشه این تنها خواسته این بیماران رو رفع کرد ؟! البته ببخشید ولی من خیلی به رونشناسی و به خصوص روانشناسی بالینی علاقه دارم ولی من کل هیچی از اینها سرم نمیشه ! ببخشید اگر سوالم خیلی مسخره هست !
ارادتمند
رامین

صفری جمعه 8 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:58 ق.ظ http://esafari.ir

سلام
خوبی؟
چرا فکر می کنی گرایش خاصی در نوشته های من هست و به سمت کاندیدای مشخصی نشانه رفتم؟!
و به نظرتون می رسه من با کدامیک از میرحسین و میرزا محمود هماهنگم؟
لطفا؛ بگید
ضمنا؛ چرا در فیس بوک فعال نبستید؟
دوستان زیادی جمعند و منتظر شمان
شاد باشید

مریم گلیییی یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:21 ق.ظ

دوستت دارم مامان گلم...

دوست از جنس (دیرین!!) یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:12 ب.ظ

سلام

آخرین یادداشت شما - ۴ خرداد ماه هست.

امروز دهم خرداده .....
غیبت دوباره؟؟
باید سرتون یک جاهائی خیلی گرم باشه !؟

نکنه برا انتخابات این ( بد ترکیب )های خیلی دروغگو - دارین بین (بد وبدترها) وقت تلف می کنین؟

بهر حال ما دلمون براتون تنگ شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد