نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

صبح روز جمعه بیست و سوم اسفند میگه فقط هفت روز مونده به عید نوروز.  

بچه های کوچولوی محله را می بینم هر روز با مامانا از کوچه مون در حالی عبور میکنند که تو دستاشون لباس قشنگای عید شونه.تو محله ما فقر تو خونه ایی کمین نکرده ولی مینا تو محله مامانم اینا باباش به جرم تصادف منجر به فوت زندانیه مامانم نیست تا دست نوازش رو سر مینا بکشه .سینا و مینا خواهر برادری که در فراق پدر در حالی به عید نوروز نزدیک میشن که کسی براشون کفش و لباس عید نخریده.مادرشون به کسی جز باباشون امید نداره .مردم محله تو مسجد مشغول جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی هستند تا به کمک فقرای شهر بشتابند خانم اژه ای تو دفتر حضرت رقیه مقداری جنس داره که به درد خانواده های بی خانمان میخوره ولی سینا و مینا حاضر نیستند 

 از خیریه کمک دریافت کنند تکلیف چیست ؟کاش همه دستا پر پول بود وقتی که مخارجی پیش می اومد کاش همه ماها سلیقه داشتیم تا با پول اندک اشک شوقی در چشمی ایجاد میکردیم ولی من یکی که از جمله زنان هنرمند نیستم خوشا به حال ملوک خانوم خیاط نازنین فامیل ما که با خرید تکه پارچه های ارزان قیمت کلی بلوز و شلوار بچه گانه در سنین مختلف دوخته و بسته بندی کرده تا آقا محمد همسرش ببره جشن نیکو کاری .جالبه که آقا محمد وضع مالی خوبی داره ولی ملوک خانوم میخواد از دسترنج خیاطی خودش برای بچه های نیازمند لباس بدوزه.من چه کمکی میتونم بکنم؟ 

پی نوشت: 

دختر برادرم میگه صفحه پانزده پیک نوروزی کلاس چهارم از من خواسته یک شعر برای پدر بزرگ بنویسم کمکم می کنی؟ 

به کمک شبنم این شعر را نوشتیم : 

 

پدر بزرگ ،چه مهربونه 

دوستش دارم ،خودش میدونه 

پدر بزرگ ، قدش بلنده 

مو نداره ،ناز و  زرنگه 

ناز میکنه موهامو ،میگه کمنده 

دوستش دارم شیرینه ،مثل یه قنده

پسر کوچولوی من داره به حرم امام رضا(ع) نزدیک میشه قطارش ساعت دوازده میرسه مشهد . 

 

مشهدی ها دوستان وبلاگی مشهد 

 استقبالش نمی رین ؟ 

یک کاروان صد و بیست نفره از مدرسه امام صادق (ع) برای زیارت . سیاحت

خانه تکانی، سبزه سبز کردن، تهیه آجیل و گز وشیرینی ،مگه چقدر وقت میخواد؟ 

همه در تکاپو. 

اسمش چیه؟ 

بعضی ها خیلی دارند سخت میگیرند. 

بابا با شور ،با نشاط، با امید کار کنید  

نه با اضطراب و هراس و دلنگرانی. 

هر اتفاق خوبی که پیش  میاد که برای شما خوب باشه به کام خود زهر  میکنید؟ 

تکلیف نیست که شاق باشه  براتون. 

 سر شوق کار کنید  

مرد مان مریض میشن  

از نردبون می افتند 

 بگو مگوشان میشه. 

نه قرار نشد اینجوری به استقبال سال نو بریم  

قراره سر صبر ،با حوصله و شادمانی ،آغوش مان را به روی روزهای قشنگ سال نو باز کنیم 

 اگر فکر میکنید میخواهید جلوی دیگران از همه بهتر جلوه کنید با فلسفه این جشن نا آشنایید. 

پشته هیزم برای مراسم چهارشنبه سوری جمع کردین؟ خوبه 

 ولی همه مراسم برای تغییر ذائقه خودتان هست 

 فراموش نکنید جشن باستانی ایرانیان قدیم برای آن بود که احساس بیهودگی نکنید 

 روزمرگی رنج تان ندهد  

نه اینکه برای هم شاخ و شونه بکشید . 

خب قرار کجا؟ 

پسر کوچولوی من داره به حرم امام رضا(ع) نزدیک میشه قطارش ساعت دوازده میرسه مشهد . 

 

مشهدی ها دوستان وبلاگی مشهد 

 استقبالش نمی رین ؟ 

یک کاروان صد و بیست نفره از مدرسه امام صادق (ع) برای زیارت . سیاحت

قرار شد کارهایی را که کرده ام لیست کنم 

مدتی مشاور درمانگاه کودکان بودم و مسئول بر آورده ساختن نیازهای آموزشی مادران جوان 

یه آلبوم از کودکان براشون فراهم کردم با عکس های رنگی شاد.ورق میزدم و راجع به عکس ها باهشون صحبت میکردیم 

این عکس اولین عکس بود 

 

از مادرا سوآل میکردم این کودک را که می بینید محبت ورزی داره به دلیل دریافت محبت است.وقتی کودک خود را نوازش کنی محبت نمایی از تو می آموزد نسبت به موجودات دیگر مهربان باشد 

به جای آنکه با کلامت بگویی میازار موری که دانه کش است 

که جان دارد و جان شیرین خوش است میتوانی الگی عملی باشی تا از تو تقلید کند.کودکان ÷ای خود را جای ÷ای والدین میگذارند. 

دومین عکس  

این بود: 

و الی آخر

این ابتکار من در جلسات آموزش به خانواده نمره خوبی گرفت 

ادامه مطلب ...

ارزشیابی سالیانه از خدمات آموزشی پژوهشی من به عمل آوردند تا ببینند مستحق ارتقاء هستم یا خیر.به خودم گفتند هر آنچه زحمت کشیده ای لیست کن ارسال کن تا ببینی نتیجه اش را.ولی من حواسم به جمع آوری نبوده مدرک و سند نداشتم پس نتوانستم گلایه هم بکنم.نمیشه بهشون بگم بیان اینجا و هرچه سعی و تلاش داشته ام را جمع آوری کنند و به حقوق و مزایایم اضافه کنند.چون اونا معتقد به این فعالیت من نیستند.