نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

بعد از مدتی کندی و ناسلامتی

سلام 

پر انرژی باشید و پر نشاط.دیروز را با یه ورزش صبحگاهی مفرح شروع کردم با یه کادو رفتم خونه برادر همسرم که بتازگی خونه شو عوض کرده و به اتفاق همسرش یه کیک پختیم ساعت دوازده بود که به خانه بازگشتم و در یک عملیات متهورانه قرمه سبزی و چلو برای نقاش های طبقه بالایی خونه مون پختم و با دوتا پسرام ، گل گفتم و گل شنیدم.ساعت پنج عصر یه خانم شجاع روستایی که در خانه مادرشوهرم تمیز کاری میکنه را، با کلی اثاتیه اضافی منزل خوشحال کردم(تصمیم گرفتم خونه را به مفهوم واقعی بتکانم ).(ایشان بعد از چهارده سال توانسته برای خودش و سه تا بچه اش یه خونه ویلایی بزرگ در روستایشان خریداری کنه که چون اثاثیه لازم داشت من و او به تفاهم رسیدیم من از اثاثیه نجات یابم و ایشان خانه اش پر شود).روز خوبی بود که با خوردن شام و دیدن سریال و خواب من ختم به خیر ترهم شد. 

امروز هم تا الان سه چهار تا اتفاق خوب برام افتاده که منو ملزم میکنه با صدای رسا به خودم و شما ها بگویم خوشحالم. 

از لطف دوستان نازرنینی که نگرانم شدند ممنونم

نظرات 11 + ارسال نظر
آب دزدک برای بهشت ! شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:25 ب.ظ

الهی شکر که حال رضوان بانوی ما خوب است و خوش و سرحال.
اما خدائیش باید قبول کنی که نقش (آب دزدک) دربهبود حال و انجام کار های خوش و خیر، بی تاثیر نبوده است !.

ازاهالی دوزخیان؟! شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:04 ب.ظ

من از طرف شما (بله) رو دادم (بعلــــــــــــه!!) حتما موثر بوده!

قبل از اینکه دلجویی دوست نازنین را بشنوم سعی کردعه بودم شیشه غم را به سنگ بکوبم و از جا خیزم و بساط غم را دور بیندازم ولی دلداری و دلجویی دوست گل من مرا تایید نمود

دوست دیرین یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:44 ق.ظ

شما در (خانمی) همواره در گروه (تائیدی)

آب دزدک !! یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:13 ب.ظ

میخواستم پاسخی (دیگر) براین نوشته و پیام شما ک میگوئی:

< شنبه 3 اسفند1387 ساعت: 5:52 توسط:بهشت

خسته بودم از کتاب نهج البلاغه و حضرت علی کمک خواستم در عین ناباوری و شرمندگی دیدم در صفحه 950 نهج البلاغه فیض الاسلام حضرت علی به برادرش عقیل میگوید:اگر از من بپرسی چونی؟بر سختی روزگار بسیار شکیبا و توانا هستم دشوار است بر من که غم و اندوهی در من دیده شود تا دشمنی شاد یا دوستی اندوهگین شود .نهج البلاغه هم میشود برای تفال زدن کمک کار ما باشد. >

بدهم ، اما ، دراین شرایط ، با اشاراتی کوتاه پسنده میکنم.

شما (آب و هوای) متغیری داری!.. به خلاف شهر هنر پرورت (فصول روزگارت) متعدل نیست. یا بهاری و پر از شکوفه های احساس و یا زمستانی سرد و بی رحم که بر دل هر سبزه و سر بر افراشته ای، میکوبد و می روبد.

از لحاظ بینش - مهربانی و مومن و در عین حال( بی آنکه برایم ثابت شده باشد) طرفدار بیان خرافی و ساختگی (از قول دین و باورهای مذهبی) هستی.
رضوان عزیزم - دوست چندین ساله ی من!

دین محترم است . دیندار معزز است - اما آنچه را که میگوید و معتقد است باید بر ( پایه اصول تاریخی و نه بر اساس دروغ های ساختگی) یک مشت شیاد - باور داشته باشد و بر زبان بیاورد.
آنکه قدم در محیط درس و دانشگاه گذاشته - حتما باید خودش را به زیور دانسته های معقول و نه (منقول!) بیاراید و هر بحث و هر حرف و هر ادعا و اظهار را براساس شالوده های علمی و عقلی باور کند.
این ( نگرانی )من برای دوستی است که عمیقا ندیده و نشناخته - ساعت های بسیاری از عمرم را با او گذرانده ام .
و هنوز هم .....

saeed یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:47 ب.ظ http://www.mirzaeesaeed.blogfa.com

سلام
خدا را شکر که خوبید

گلی دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ق.ظ http://www.manoaghmoon.blogfa

سلام
خیلی وقته به ما سرنزدید
پیش ما بیایید
و اینکه خوشحالم که خوبید و سرحال و همیشه پاینده باشید.

مریم گلیییی دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:25 ب.ظ http://zendegiyeman1361.blogfa.com

خوشحالم که خوبین. زنگ زدم با عرض شرمندگی و تأخیر بسیار تولدتون رو تبریک بگم. به خدا خیلی سرم شلوغه. گرفتاریام خیلی زیاد شده. ماجرای مریضی ننه رو هم که می‌دونین. به خدا شب و روز ندارم. دلم یه خواب راحت می‌خواد. باز هم ببخشید و تولدتون مبارک. ایشاالله هزاران سال عمر با عزت در کنار خانواده و نوه‌های نازننینتون داشته باشین. دوستت دارم مامان گلم...
دخمل کوچولوی شما مریم گلیییی از اهواز...

بهشت سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:50 ق.ظ


هر که عاشق نبود مرد نشد
نقره فایق نگشت تا نگداخت
هیچ مصلح به کوی عشق نرفت
که نه دنیا و آخرت درباخت
آن چنانش به ذکر مشغولم
که ندانم به خویشتن پرداخت
همچنان شکر عشق می‌گویم
که گرم دل بسوخت جان بنواخت
سعدیا خوشتر از حدیث تو نیست
تحفه روزگار اهل شناخت
آفرین بر زبان شیرینت
کاین همه شور در جهان انداخت .


دوست تو سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:51 ب.ظ

عصر بخیر <سانسورچی> عزیزم

خوشحالم که میخواهی کمی هم بخودت برسی و فریاد خاموش درونت را(گاه) (سربسته) و به شکل (اشاره) بر زبان بیاوری.

میشود تو را دوباره خواند- اما این بار، با ترانه های قشنگ دوستی...

عاصی چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:33 ق.ظ

سلام
صبحتون بخیر
امیدوارم روز خوبی داشته باشی[گل]
در میان من و تو فاصله هاست گاه می اندیشم ، می توانی که به یک لبخند این فاصله را برداری تو توانایی بخشش داری دستهای تو توانایی این را دارد که به من پنجره ای بگشاید[گل][گل][گل][گل][قلب][قلب][گل][گل][گل][گل]

آرام چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:28 ق.ظ

خدا رو شکر که اتفاقات خوب میوفته و خوشحالی

امیدوارم این شیشه غم رو هر وقت دیدی داره نیمه پر میشه بشکنی و بساط غم رو دور بندازی

هر وقت حس کردی باید از غمهات بگی و بنویسی، اینجا وبلاگ شخصیت هست و بنویس بدون ترس و نگرانی از ناراحت شدن دوستانت، بالاخره تو هم باید این کوه غم رو از رو دوشت برداری یا نه!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد