مردم گمان می کنند که این نوابغ از نظر روانی چندان طبیعی نیستند و با کل مردم متفاوتند.
این پندار چندان درست نیست. آنچه که هنرمند و دانشمند را از عامه مردم جدا میکند، انگیزه قوی، خودجوشی، پشتکار و سختکوشی است. تحقیقات و مطالعات بیشماری نشان میدهد که میزان برخی بیماریهای شدید روانی از جمله اسکیزوفرنیا و اختلالات هذیانی در نوابغ از حد متوسط جمعیت بسیار پایینتر است.
اگر گروههای نامآور علم و ادب و سیاست را به گروههای کوچکتر و تخصصیتر تقسیم کنیم آنگاه در مورد شیوع دیگر اختلالات روانی که خفیفتر هستند به نکات جالبی برمیخوریم.
نامآوران را میشود به 6 دسته تقسیم کرد.
1- دانشمندان
2- اندیشمندان
3- سیاستمداران
4- آهنگسازان
5- هنرمندان تجسمی
6- نویسندگان
در بین این گروههای حرفهای، دانشمندان نه تنها کمتر از دیگر نامآوران دچار مشکلات روانی هستند بلکه از نظر سلامتی روانی درحدی بالاتر از کل جمعیت قرار دارند. به دنبال دانشمندان، اندیشمندان و سیاستمداران قرار دارند که در هر دو گروه میزان اختلالات روانی تقریبا درحد متوسط جمعیت است.
میزان آسیبشناسی روانی در گروه کلی هنرمندان یعنی مجموعه آهنگسازان، نقاشان، مجسمهسازان، شاعران، نمایشنامهنویسان و داستاننویسان، از متوسط جامعه بالاتر است و این فزونی در مورد نویسندگان و شاعران به حد قابل توجهی بالاست.
قسمت اعظم آن نیز مربوط به بیماریهای خلقی و در راس آن افسردگی است. دکتر فلیکس پست، روانپزشک و پژوهشگر انگلیسی، در بین 50 نفر از نامدارترین نویسندگان یک و نیم قرن گذشته در 72 درصد موارد به تشخیص افسردگی رسید که شامل انواع خفیف، متوسط و شدید آن میشد.
جمیسون پژوهشگر انگلیسی در تحقیقی بین شاعران و نویسندگان معاصر انگلیسی که به دریافت جوایز ادبی معتبر، مفتخر شده بودند نیز به میزان مشابهی از افسردگی و اختلالات خلقی دیگر روبهرو شدند. از جمله بیماریهای روانی شایع در این گروه بیماری شیدایی- افسردگی بود. در این بیماری فرد برای مدت چند هفته تا چند ماه بسیار سرخوش و پرتحرک است اما بلافاصله یا پس از یک دوره وضعیت طبیعی، دچار افسردگی شدید میشود.
اندریسن، روانشناس آمریکایی نیز در بین 30 نفر از شاعران و نویسندگان برجسته و معاصر آمریکا، به 80 درصد موارد اختلالات خلقی برخورد که بخش عمده آن را مبتلایان به اختلال خلقی 2 قطبی تشکیل میدادند.
بررسیهای گوناگون نشان داده است که افراد آفریننده آثار علمی، هنری و ادبی نه تنها به علت فضیلت ناشی از تواناییها و قوه ابتکار خود بلکه به دلیل انگیزه، پشتکار، کارایی و دقت خویش از دیگران برتر بودهاند.
جز چند مورد استثنایی این مردان از نظر هیجانی گرم و از ارتباطات اجتماعی بالایی برخوردار بودهاند البته نابههنجاریهایی جزیی نوروتیک (حالت خفیف عصبی) در آنان کمی از متوسط جمعیت بالاتر است. در عوض روانپریشیهای کارکردی یا جنون در آنان از کل جمعیت بسیار پایینتر است.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
خوبید . مطلب جالب و جذابی بود کاش منبع آن را هم ذکر می کردید و اگر از خودتان است ماخذ آمارها ذکر شود
درود بر شما - سلام برسونید