داره میاد.تو آسمونه.از فرانکفورت تا تهران باید پنج ساعت تو هوا باشه تا به آغوش مام وطن بازگردانده شود.خدایش به سلامت دارد.پنج و نیم ماه است ندیدمش و تا سه روز که تهران میماند هم از دیدنش محرومم.خداوند کمکش کند سختی راه را تحمل کند قلبش پیس میکر دارد.وبیماری دیابت همراهیش می کند.ولی واقعا صبوری نشان داده .به خاطر من از ریختن اشکاش اجتناب میکند.ولی من به او حق میدهم گریه کند.هنوز بعد از سیزده سال چشم به راه آمدن شان است.تا در آغوشش بگیرند و گلایه کنند چرا ازشان دوری کرده.مادرم را میگویم در داغ از دست دادن دوتا خواهرم
رضوان عزیم سلام امیدوارم که به سلامتی مادر گرامی شما از سفر برگردند و توفرشته مهربان من هم از تشویش بیرون آیی انشاله خدای مهربان بیش از پش شما و مادرتان هم را مرهون الطاف خود بگرداند
آرزومند سلامتی و شادی شما
مژده
سلام مامان مهربونم...
خوشحالم که مامان بزرگ خوبم داره پیش شما بر میگرده و شما رو خوشحال و مسرور میکنه. امیدوارم همیشه شاد باشی و از غم و اندوه به دور. دوستت دارم مامان گلم....
دخمل کوچولوی شما
مریم گلییییی- اهواز
خدا برات حفظش کنه....
فرانکفورت تهران ۷ ساعت ؟! اشتباهه
کمتر از ۵ساعت قبول بفرمائید!
و اما مادر........................
شبها بر گاهواره ی من
بیدار نشست و خفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفتن آموخت
پس..... هستی من ، ز هستی اوست
تا هستم و هست ، دارمش دوست
وای بهشت عزیز...چقدر ازت بی خبر بودم...
مامان حالشون خوبه..
بیا آپ کن بگو...
سلااام وبلاگه خیلی نازی دارییییییییییییییی عجیجم من آپیدما منتظرتم عزیزم...[قلب][نیشخند]
ایشالله زودتر یاد و دلتون باز شه
چشکتون روشن...