نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

بیماری

 

جالبه که در حالیکه مردم از گرما فریاد الامان سر داده اند(تو ایتالیا مردم از گرما مرده اند) من سخت سرما خورده ام.

آب ریزش از بینی ،گلو درد،درد های بدنی ،سردرد و بی اشتهایی (واقعا بی میلی به هر نوع خوردنی و اصرار اطرافیان بر اینکه این لیوان آب میوه را بخور باعث عذابه یادم باشه وقتی کسی بیمار شد و بی اشتها اصرار نکنم چون این عذابی را میکشه که الان من میکشم)

آخ سرم ،آخ تنم(مث بچه ها نق و نوق کردن این خوبی را دارد که برای لحظاتی بچگی میکنی)

ناله(عینهو روباه شل یه گوشه افتادن)

ظاهرم نشون نمیده که مردنی باشم ولی چرا ضربان قلب و تنفسم کند شده؟

شاید همین کمبود اکسیژن هست که افسردگی هم ایجاد کرده

خواب و خواب وخواب(عینهو یه خرس گنده)افسرده دل افسرده کند انجمنی را خوابیدن اونم در طول روز چقدر زشته خجالت میکشم

بیماری را تحمل کردن هم هنری است

مرا بگو که باورم نمی شد گردن افراشته ام را کج بشه.عینهو یتیم ها

منو بگو که سرمست و مغرور بودم

از یه سرماخوردگی چنین دمغ و افسرده بشم بیماری صعب العلاج بگیرم چه می کنم؟

خدایا حتی یه سرماخوردگی کوچولو هم نگیره.کی؟دوست من .هر کسی دوستم هست.دشمنم چی؟نه نصیب گرگ بیابون هم نشه.خلایق یا در انسانیت با من شریکند یا در...

همه به سلامت باشند

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم به دو عالم ندهم لدت بیماری را

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

نظرات 7 + ارسال نظر
نازمنگولا سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:36 ب.ظ

انشاله زودی خوب شین راستی شما همون خانم رضوان هستین؟

مریم گلییییی سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:34 ب.ظ

سلام مامان مهربونم...
همین الان باهاتون صحبت کردم. با اینکه مریض بودین اما باز هم باعث آرامش روح خسته من شدین. ممنونم و نمیدونم چطور این خوبیها رو جبران کنم؟ دوستت دارم مامان خوبم. پرسیدین چرا بعد از دو روز بهترم علتش این بود که صدای گرم و پر مهر شما رو شنیدم. اینو بدون تعارف میگم. ولی خجالت کشیدم بهتون بگم. دوستت دارم مامان مهربونم. امیدوارم خیلی زود زود زود خوب بشین.

مریم گلیییییی
دخمل کوچولوی شما از اهواز

مژده سه‌شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:59 ب.ظ

رضوان عزیزم تو مواظب سلامتیت نیستی و من گاهی فکر میکنم کسی که همیشه داره به آه و ناله های دیگرون گوش میده از پا در میاد .ولی تو قویتر از این حرفایی .رضوان مهربونم از نیروی لا یزال الهی کمک میگیره که اینقدر به غرغرهای دیگرون توجه می کنه .خدای مهربون همیشه یاورت باشد عزیزم سر بلند باشی .انشال۹ه خوب و سربشی من امشب به بالینت میام و دستای مهربونت را گرم می فشارم ای خدا کاش من پیشت بودم.دوستت دارم رضوان عزیزو دوست داشتنیم

کمک راننده ولوو میمه به اصفهون چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:22 ق.ظ

خوش بحالت !! می بینم داری با یک سرما خوردگی پیش پا افتاده حال می کنی و انگاری میخوای درباره آب ریزش دماغ - اگر بتونی شعری هم بگی !۰
یعنی اونقدر سرت خلوته و بی خیال و بی تفاوتی که تو درد های جانکاه جامعه و تحقیری که از بام تا شام میشی . درد یه سرما خوردگی برات مهم و قابل گفتن و نوشتن میشه ؟؟؟ .. راستی که خوش بحالت -=/

ماریا چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:07 ب.ظ http://negahekhodemani.blogfa.com/

امیدوارم زود زود خوب شی...خیلی سخته تو تابستون...می فهمم چی می گی...

مریم گلییییی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:38 ب.ظ

بلاگم آپه مامان خوبم...

مهدی چهارشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:53 ب.ظ

فقط دو چیزوجود داره که نگرانش باشی: اینکه سالمی یا مریضی اگر سالم هستی دیگه چیزی نمی مونه که نگرانش باشی اما اگر مریضی فقط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی اینکه دست اخر خوب میشی یا می میری اگه خوب شدی که دیگه چیزی برای نگرانی باقی نمی مونه اما اگر بمیری دو چیز وجود داره که نگرانش باشی اینکه به بهشت بری یا به جهنم اگه به بهشت بری چیزی برای نگرانی وجود نداره ولی اگه به جهنم بری اون قدر مشغول احوالپرسی با دوستان قدیمی می شی که وقتی برای نگرانی نداری پس در واقع هیچ چیز برای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد