صبح از راه می رسه.تو هنوز خوابی.ولی هستند کسانی که بیدارند و طلوع خورشید را مینگرند و در این لحظاتی که شکفتن آغاز می شود شکوفا می شوند.کاش در جاده ای بودم رو به افق .تا طلوع لحظه به لحظه خورشید و کاسته شدن تاریکی ها و ظلمات را با تموم وجود به نظاره می نشستم.من اینجا در این زیر زمین نمور و تاریک فقط خواب طلوع خورشید را می بینم و تنها تلاش من برای تصور آنست.کاش خانه مرا نیز بامی بود
درود دوست من
نوشتن و دیگر هیچ
همین . خوب هرکسی یک حسی داره و اون برداشت و حس همیشه آزاد بوده
داستان و شعر با یک دیدگاه در ذهن نوسنده شکل میگیرد و خواننده یک برداشتی دارد . خوب این ماهیت هر کاری رو میرسونه . و در زمینه وبلاگ شما باید بگویم که متاسفانه به علت کمبود وقت فرصت نشد تا تمامی آن را مطالعه کنم و فعلا به همین پستهای اخیر پسنده کردم و لذت بردم و لذت بردم و بار دیگر هم لذت بردم . با شما در تماس خواهم بود تا از اندیشه والایتان استفاده برم . صبح زیبایتان سرشار از رویا وجادو
بدرود
سلام
دستنوشته های شما رو میخونم. جالب می نویسید
وبلاگ خصوصی سازی به روز
منتظر حضورتون هستم
سر افراز باشید
سلام من از سالها پیشتر با اینترنت آشنا شده بودم . از دهه هفتاد با چت بی بی اس و به صورت تکست کار می کردیم . وب که اومد اوضاع هم عوض شده بود تا اینکه در ۸۱ با ایران بحث و شما آشنا شدم . جذاب و به یاد ماندنی بود . کاش می دانستم مدیر ایران بحث کجاست ؟
ولی من برای راه اندازی یک شبکه بحث آمادگی دارم . اگر دوستانی مثل شما پای کار باشند
سلام مامان خوبم.... قالب جدید بلاگمو دیدی؟ منتظرتم بیای و برام نظر بذاری...
دوستت دارم..
دخمل کوچولوت مریم گلییییییییی
در آستانه طلایی زمان خواهم ایستاد و به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد و به دختری که پاکی نگاهش و لطافت گونه هایش را روزی به آیینه داد.
رضوان خوبم خیلی قشنگ نوشته ای .خوشحالم که پیامهایم میرسه .مرسی فرشته مهربانم
سلام وب جالبی داری از طریق وب دکترصفری با وب شما آشنا شدم با پپشنهاد دکتر موافقم شبکه بحث چیز جالبی است
رضوان مهربانم بر دستهای مهربانت بوسه می زنم و صمیمانه ولادت حضرت فاطمه زهرا به تو و همه مامانهای خوب و دوست داشتنی تبریک میگم و آرزو می کنم سالهای سال سالم و شادو سربلند زندگی کنی.دوستت دارم فرشته مهربانم روزت مبارک