میگه خوشبختی نسبی است.
و شاید من خوشبختم و خودم نمی دونم.
واقعا کی خوشبخت تره؟شما یا من یا او؟
به من میگه نگرانی مالی که نداری.از سر تا پا هم که سالمی(تندرستی).
از آب و گل هم که دراومدی.
هرچی از خدا هم خواستی که به منتهی به تو داده.
دیگه چی کم داری؟
و من فکر میکنم چگونه به اوضاع من واقف تر از خودمه؟
این انعکاس بیرونی زندگی من و اوضاع احوالم همون شکلیه که من استنباط می کنم؟
تازه بعضی چیزای خصوصی را نمی دونه.چطوره اونا را هم بهش بگم.
واقعا فرق یه آدم خوشبخت با یه آدم بدبخت در چیه؟
این یه احساسه؟یا یه واقعیت؟
دیروز از همه دوستانم خواستم دعا کنند برای داماد عزیز دایی جان فقیدم.گرچه دختر داییم هم از بین ما رفته ولی همسر مهربون و انسان با وفا بین ما کلی صفا داره.
این پسرش آدم خوشبختیه یا......؟