نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نقش بیماری روان بر جسم(یک مورد زن مبتلا به...)

میدونی به من چی میگه؟

میگه از خودم بدم میاد.از زن بودنم.از اینکه باید عادت ماهیانه داشته باشم.از اینکه باید در برابر خواسته های سکسوآل همسرم مطیع باشم.از اینکه باید حیا داشته باشم.از اینکه باید به خاطر یه لحظه خوشی حامله شوم.از اینکه باید نه ماه تقاص اون لحظه خوش بودنم را پس بدم.از اینکه هر جا میرم زن ها باهام دشمنی کنند چرا برای شوهراشون جلوه دارم و مردها دنبال یه جای دنج بگردند تا باهام خلوت کنند. از اینکه از بچگی بابام و داییم و و داداشام و پسر عموهام انگولکم می کردند و الان برادر شوهرام و شوهر خواهرشوهرام و..

به علت داشتن درد های زیر شکمش به مرکز آورده شده.همراهانش میگن هر روز تو مطب این دکتر اون دکتر ایم.یه روز یبوست داره و خون ریزی از مقعد. و باید کولون اسکوپی بشه .یه روز خون ریزی از واژن داره و آندو سگوپی داخل واژن.یه روز تکرر ادرار داره و سیستوسکپی اش باید کنند. یه روز اورتوپد ستون مهره ها و کمر درد. خلاصه این منطقه حادثه خیز او همواره وقت زندگی و خانواده را گرفته.از خودش و از جنس خودش منزجره.به هنگام ارتباط سکسوآل دچار دیس پارونی می شه. و فریاد می زنه اغلب اوقات بی میلی به سکس(سرد مزاجی)داره. همسرش متهمش میکنه به هرزگی و هرجایی بودن ولی واقعیت امر اینه که او از اینکه زن آفریده شده ناراحته.نقش جنسی خودش را نپذیرفته.با نقش جنسی خودش کنار نمیاد.دیدن فیلم های... و خواندن رمان های ... هم او را هرچه بیشتر در این جهت سوق میده.به هرحال باید راه جلی برای این بیماریش یافته شود وگرنه... و برای خانواده پنج نفره اش دیگر آبرویی باقی نمانده است.

این رازی است که او نمیخواهد به کسی بگوید.

ولی همین فرد دارای مهر و محبتی است که بسیاری را شیفته خود می کند.به حدی که قریبا (فریبنده)خوانده می شود.رفتار هایی صمیمانه و گرم دارد.گویی تو را از سالها می شناسد.در کنارش احساس غربت نمی کنی.واقعا او دارای چه تشخیص روان پزشکی است؟

نظرات 3 + ارسال نظر
پیر جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:36 ب.ظ

او بی آنکه بخواهد یا شاید بی آنکه بتواند- درد واقعی اش را بر زبان بیاورد - می گوید از خودش بدش میآید۰
او بجای اینکه در محیط آدمی و روزگار انسانی زندگی کند- ناخواسته دچار پرتاب به اعماق جنگلی شده است که حتی حیوانات درنده اش در برابر جنس مخالف (حدود رعایت ) میکنند و به مال خودشان قانع هستند و قرار دارند۰
ما مدت هاست در جنگلی زندگی میکنیم که جماعت دون و بی مایه و بی فرهنگ دارند آنرا رهبری میکنند۰
در عصر (شعور) و در دوره (دانائی) ها، اصرار در (تقلید) و توصیه در (تقیه) و تاکید در (خدعه) کار عقب مانده های بیمار است.....
دچار جامعه ای به شدت (کرم خورده) شده ایم - باور کن۰

مریم گلیییییی شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:23 ق.ظ http://www.chormangzzzzzzzz.blogfa.com

سلام مامان خوبم...
دلم برای خودم و همجنسای خودم می‌سوزه. واقعا متاسفم زن در این جامعه ارزشی نداره و فقط و فقط برای نیازهای مردها آفریده شده...
فیلم فقر و فحشا (اثر محمود ده نمکی) رو حتما ببینین...

مهدی فلاحی شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:23 ق.ظ http://falahisocialworker.blogfa.com

سلام سپاسگزارم از نظرات مهربانتون شما نیز مطالب جالبی دارید اگر لایق هستم وبلاگ مرا نیز اضافه بفرمایید منتظر اطلاعات بیشتر و قشنگتر شما نیز هستم و ضمنا شما مرا از قبل می شناختید یا ابه صورت اتفاقی آشنا شده اید؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد