نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

توبه

دقیقا یادم نیست کی ولی قبل از مرداد ۸۳ بود که تو سایت ایران بحث یه سوآل طرح شده بود(اعضای تیم ایران بحث ابی. آریا  لیدا رها دومان امیر  بودند.).این جمع پراکند و دیگه کمتر از هم سراغ می گیرند.

بفرمایید :

چگونه میتوانیم با جنس مخالف خود رابطه منطقی و صحیح داشته باشیم

سایت ایران بحث فضایی بود که شما میتوانستید اظهار نظر کنی و  ارسال کردن پیام ها خیلی آسون بود . یادش به خیر

دوستانی که از اونجا پیدا کرده ام را هنوز دوست دارم.

من هم که بضاعتی نداشتم که بخوام در این بحث شرکت کنم.

ولی خب رو که نیست.سنگ پای قزوینه .خودم را از تک و تا ننداختم و اظهار فضل نمودم

خدا روز بد نصیب گرگ بیابون نکنه.افتادم تو هچل .حالا هی باید جواب عمر و زید و....را می دادم.نمی شد هم کنار بکشم .دیگه افتاده بودم تو بحث.آسمون و ریسمون را به کمک می طلبیدم تا دانش نداشته خود را به رخ هم بحثی هام بکشم.

عقاید خاصی هم داشتم که اصلا چه نیاز به برقراری رابطه هست؟چه اصراری به داشتن رابطه دارید؟و......

خلاصه دوستان کمک کردند و یه بحث جمع و جوری شد و سفره اش را جمع کردیم و من پرینت پیام ها را  گرفتم و یه کپی هم در وبلاگی گذاشتم از سایت بلاگ اسکای و پاس وردش را گم کردم.

امروز پرینت ها را یافتم و نشستم به خوندن.و به عیوب کار پی بردم.ایراداتی که داشته ام و خودم بی خبر بوده ام.صحبت هایی که می شد کرد و به ذهنم نرسیده بوده چون بحث داغ بوده و من حالت تدافعی داشتم و فکر نکرده پیام پرانی می کرده ام.خدا اون روز را نیاره که انسان احساس خطر کند و حالت تدافع به خود بگیرد بدون فکر چه کارها که نمی کند.

بعد از سه سال از نوشته هام خجالت بکشم روز قیامت که پرونده اعمالم را نشانم میدهند چه حالی دارم.خدا به دادم برسد .فکر کنم خودم هم با خدا موافقت خواهم کرد در آتش سوزان جهنم بندازدم.و حتی اگر خداوند بخواد منو ببخشه مث کاتولیک تر از پاپ ها خودم بهش اعتراض میکنم و میگم چه جای بخششی؟هرچه خدا اصرار میکنه همین که فهمیدی خطا داشتی کافیه من ارحم الراحمینم و اختیار تام هم دارم و میخوام ببخشمت خودم از نهایت شرم میگم نه والله سوختن تو آتیش از این شرمندگی برام راحت تره.گرچه تحمل اون آتیش جهنم که تعریفش را می کنند  اینقدر ها هم راحت نیست میخوام بگم واقعا شرمندگی را تحمل کردن خیلی سخته.

یکی نیست به من بگو آخه مگه تو فضولی که هر جا آشه تو فراشی؟(نه ببخشید هر جا بحثه خودتو قاطی میکنی؟).یکی نیست به من بگه اول برو یه خورده فهم و دانش و شعور و تکنیک بحث یاد بگیر بعد بیا.وقتی آدم از درون خودش یه پند دهنده نداشته باشه و یا داشته باشه و نصیحت نیوش نباشه روزگارش همینه.بارها پدرم حین بحث با برادرم بهم گفته بود پاشو جلسه مباحثه را ترک کن تا بعدا از شدت عصبانیت باخت تو بحث گریه نکنی و قهر نشی ولی تو گوش مبارکم نمی رفت.هنوز هم بعد از سالها فاصله گرفتن از دوران سرزندگی و نشاط جوانی سرم درد میکنه برای خودنمایی در جریان بحث ها.انگاری بلغور کردن و نشخوار هم دست از سر من ورنمیداره.

 

نمیدونم چرا به ذهنم نمی رسید از کسی که این سوآل را طرح کرده بود بخواهم ضرورت  داشتن رابطه منطقی و صحیح با جنس مخالف را برام توضیح دهد

همین جوری با یه پیش داوری ظالمانه  و تکیه بر ذهنیات خودم  او را متهم کردم بودم به تمایل بیش از اندازه داشتن به برقراری رابطه با جنس مخالف

 و بعد هم اظهار نظر کرده بودم .

در حالیکه حالا می بینم چاره ای نداریم در بسیاری موارد که با جنس مخالف حشر و نشر و گفتگو داشته باشیم. او چقدر خوب طراحی سوآل کرده بود.

(لازم به تذکر است اگر همین رفتار را متقابلا کسی با من داشته باشه هوار و فریادم به آسمان بلند میشه و به هر جا برسم گله و شکایت میکنم.).

کوته فکری یه آدم چقدر میتونه باشه؟

زشتی ذهن یه انسان مدعی چقدر میتونه باشه؟

از وقتی یه بیمار روانی دیدم که گریه می کرد و میگفت:

 ای خدا  ،به آبروی  امام حسین (ع) ،تو همین ایام سوگواری اش، زمین را از لوث وجود من آلوده، پاک کن .که عمری ،نون دزدی حاصل از تقلب ،  به خانواده ام دادم  تا توظاهر زندگی  کردن ،از دیگران، کم نداشته باشم.

 تازه فهمیدم ما از یک بیمار روانی هم کمتریم فقط ادعا مون بیشتره.

خدا را به یاری می طلبم در این روزهایی که اشک ریختن به نام حسین(ع) آسون شده که زشتی رفتار هام را هرچه زودتر نشانم دهد قبل از آنکه خیلی دیر شود.

 

نظرات 6 + ارسال نظر
تنهاترین تنهایان چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:27 ب.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
0000000000000000
سلام دوست عزیز وبلاگ نویس
از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند
زمان هر سال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سید الشهدا ...
آغاز ماه عزای حسین بن علی (ع) و یارانش بر شما تسلیت باد
فقط خواستم بگم هرکس پیش شما آمد و گفت کربلا خیلی قشنگه راست گفته راست
و در آخر :
شما رو به خدا ، خدا رو فراموش نکنید ...
التماس دعا
در پناه حضرت دوست همیشه شاد باشید و امیدوار.
0000000000000000000000000000000000000
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

//(المیرا) پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:23 ق.ظ http://www.elmira-iran.blogfa.com

سلام . تند و شیوا نوشتین . به نظرم خیلی جالب بود .
موفق باشین

عبدالرحمن پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ب.ظ http://heart-wrote.blogfa.com

سلام ... خدا با شماست.
------------------------------
خیلی خیلی خیلی خیلی زیبا نوشتید و به نکات جالبی اشاره کردید . با اون حالی که همه ی متن رو خوندم ولی دارم نقشه می کشم که شنبه هم باز بیام دوباره بخونمش.
------------------------------

دل نوشت آپلود شد.
ششمین قسمت از هفتگانه ثروت

چه کسی از امام حسین علیه السلام پیروزتر؟
امیدوارم بازهم مانند گذشته با نظراتتان من رو راهنمایی کنید.

طالب - پیر - و مخصوصا ( مورچه خورتی!) جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 ق.ظ

دقیقا یادم نیست کی ولی قبل از مرداد ۸۳ بود که تو سایت ایران بحث یه سوآل طرح شده بود(اعضای تیم ایران بحث ابی. آریا لیدا رها دومان امیر بودند.).این جمع پراکند و دیگه کمتر از هم سراغ می گیرند.

چرا خودتونو از قلم انداختید ؟ شما (خاله جون) معروف بودین و بر و بچه های جوان و خوش بیانی که حالا بدون هیچ بهانه ای که اقلا خوب بود عنوان می کردند و می فهمیدیم ، شمشیر فراموشی بسته اند .....
رضوان خانم .... گریز پای معروف در پاسخ اشارات!! ، روزگار بعد از انقلاب ، دوستان اینترنتی را در سر زمین آریائی مان بد جوری نسبت بهم بی اعتناء کرده ..... نمیدانم شاید این از اثر برکات جامعه (خیلی مسلمانی مان) باشد۰
بازم خودت که هنوز چون شمع شبستان خاطره ها میسوزی تا ، همچنان پرتوی ولو کمرنگ ، از (ماندگاری ها) باقی بماند۰

مجید شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:31 ق.ظ

سلام رضواااان. ما منتظریماا. خانمم امروز صبج هم ازم سوال کرد پس این رضوان خانم کی می آد؟ تاسوعا و عاشورا که داره می رسه. شما بگین من چی بگم؟

مریم گلیییییی شنبه 7 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:12 ق.ظ http://www.chormangzzzzzzzz.blogfa.com

سلام مامان خوبم...
فقط اومدم بگم دوستت دارم التماس دعا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد