بعضی از دوستان دیگه نمینویسند و این رفتار یعنی وبلاگ نویسی را کاری عبث تلقی میکنند بعضی مینویسند ولیکن مراقبند نکته ای را ذکر نکنند که به مصالح شان لطمه وارد کند بعضی همانند من مینویسند و به عواقب احتمالی آن وقعی نمی نهند بعضی مینویسند و نوشته هاشون خواننده را سیراب میکند بعضی مینویسند و بدینوسیله پرده از حمق خود بر میدارند .بعضی مینویسند و ذهن ما را نیز به کنکاش وامیدارند.بعضی مینویسند تا مظلوم نمایی کرده باشند بعضی مینویسند تا بکار گیری واژه ها واسه شون عادت و راحت شود بعضی مینویسند و آموزش میدهند بعضی مینویسند و نقل قول میکنند بعضی مینویسند تا الگوی من و تو در کلامی کردن ادراکات خودمان باشند بعضی مینویسند تا فحش و اهانت...
.ولی من چرا مینویسم؟
چرا آنچه را مدتها در ذهنم تنظیم کرده بودم از خاطر میبرم؟
از شما چه ابایی دارم؟
برای من چه خواهد شد؟
شما هر طور که بنویسید ما دوستتان داریم همچنانکه دکتر را دوست داریم
به قول استاد! بعضی ها هم چون ناچارند می نویسند!
معیار تشخیص .... چیست ؟؟ و آنکه (تشخیص) میدهد، کیست؟؟؟؟؟
وبلاگ ، فضای مناسب و جذابی دارد تا بی آنکه رسوم و تعارفات نوشتاری در سایر رسانه های مکتوب را مراعات کنیم ! آزادانه و فارغ البال بنویسیم و اندیشه های خود را در معرض نقد دیگران قرار دهیم افکار و اندیشه ها و انگاره هائی که به علت وجود تشریفات و آداب خاص اجتماعی ، از گفتن و نوشتن انها طفره می رویم و قورتشان می دهیم !