هجده ساله بودم که تو این رشته قبول شدم کنکور سراسری دانشگاه اصفهان
و هدفم این نبود که در أینده به مردمم خدمت کنم (دروغ جرا؟)
فقط می خواستم تو لباس سفید تو انظار ظاهر بشم تا زیباتر به نظر برسم
ولیکن نتوانستم آموزه های فرهنگی خانواده را زیر پا بگذارم
الان هم ایفاگر نقش معلم برستاری هستم به دانشجویان همینا را میگم و اینجوری لباس می بوشم
انتخابات صنفی تا دنبال مطالبات پرستاران مملکت مون باشیم.
در جایی که پرستاران در بخش های مختلف
و تخصص های متعدد(نوزادان ) ،(اتاق عمل )
کارهای فراوان( تزریقات) (اندازه گیری فشار خون ) انجام میدهند
وحتی جزء تیم درمان گروهی هستند ازشان انتظار دارند فقط
از بیماران مراقبت کنند و به هنگام دریافت مزایای شغلی به خاطر آورند این رشته آمده اند تا فقط ایثارگر باشند و بس.
سلام
شاید باورتون نشه که یکی از بزرگترین آرزوهای منم پرستار شدن بود. اما خدا نخواست. البته با توجه به رشته درسی منم شاید یجور پرستار باشم. پرستار کودکان مگه نه؟
برام دعا کنین...
ممنون که بهم سر زدین بهشت عزیز چندتا از پستت هاتونو خوندم خوب وقشنگ بود اما از الان تو فکر عروس آوردن نباش باور کن چشم به هم بزنی میبینی عروس تو خونه تونه
ببخشید آدرس اون دفتر پرستاری را می شود داشته باشم لطفا! ـچشمک-
حالا مگه کی گفتـــــــه که شـــــما یک پرســــــتار نیستی؟ که اینطور بهم ریختـــــــــــــــــی؟
شما حتما یه پرستاری اونم حتـــــــــــــما از نوع خوبش.. این که دیگه دعـــــــــــــوا نداره /
با درد دلت کاملا آشنام، خانوم برادرم پرستاره ، توی یه بیمارستان خوب کار می کرد، داشتن مسئول بخش می کردنش ،به خاطر سختی کار و مسئولیت پذیری زیادی اعصابش به هم ریخت و نشست خونه .
الانم برای اینکه بیکار نباشه و وقتش پر شه توی مغازه لباس بچه کار می کنه
سلام بهشت جون
من وبلاگ زیبای شما را با اجازتون لینک دادم شاد باشی
سلام .موفق باشید.
وای که تو چقدر نازی
ای ناز نازی
راستی در بیمارستان شما چند تا پرستار دل بیمار پیدا میشه؟
ما به شما رای می دیم
منم آپم