نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

فواره چون بلند شود سرنگون شود

این جبر است که تا موفق نمی شوی در زحمت تلاش باشی و چون موفق شدی در زحمت حفظ آن.تا داری از کوه بالا میری امید داری به قله برسی ولی وقتی اون بالا رسیدی حالا باید همه آنچه را رشته ای پنبه کنی و این بار راه رفته را باز گردی و این تسلسل ادامه دارد .ممکنه فکر کنی کاش آغاز نکرده بودم ولی مگر زندگی جز همین دور و تسلسل چیز دیگریست؟در مسیر رسیدن به قله چگونه بودن ها متفاوته وگرنه ....

.نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد