نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

شرح روز اول فروردین

روز اول را رفتیم دیدن مادرم.بعد دیدن مادر همسرم.و بعد هم یکی دو جای بی خاصیت دیگر.و روز اول هدر شد.عصر بد حال بودم.سر درد حال تهوع.و نداشتن وضعیت خوب.خیلی زود خوابیدم شاید.
نظرات 4 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 11:19 ق.ظ

سیصد و شصت و پنج روز در سال هدر می شود اینکه غصه نداره!

مژده چهارشنبه 2 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:40 ب.ظ

رضوان عزیزم امیدوارم که سال نو را با رایحه شکوفه ها آغاز کرده باشید و خورشید مهربان قلبتان در آسمان هستی تابناکترو درخشانتر از همیشه پرتوافشانی کندو آرزو میکنم قلم همیشه صمیمی و موثرتان در سال جدیدهمراه وهادی قلبهای پاک باشد.نوروزتان فرخنده باد.

همراه زندگی پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:24 ب.ظ http://hamraham.parsiblog.com

سلام
امیدوارم هر چه زودتر سردردتان بهتر شود
من بیشتر وقت ها روزهای پنج شنبه سردرد می شوم
چرایش را نمیدانم
الان هم بخاطر سردردم خانه مانده ام و بقیه رفته اند بیرون

همراه زندگی یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 05:45 ب.ظ http://hamraham.parsiblog.com

سلام
چند روزه که ننوشتید
حسابی نگران شدم
خبری بدهید از خودتان
چند کلمه ای بنویسید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد