روز اول را رفتیم دیدن مادرم.بعد دیدن مادر همسرم.و بعد هم یکی دو جای بی خاصیت دیگر.و روز اول هدر شد.عصر بد حال بودم.سر درد حال تهوع.و نداشتن وضعیت خوب.خیلی زود خوابیدم شاید.
بهشت
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1385 ساعت 06:19 ق.ظ
رضا
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1385 ساعت 11:19 ق.ظ
سیصد و شصت و پنج روز در سال هدر می شود اینکه غصه نداره!
مژده
چهارشنبه 2 فروردینماه سال 1385 ساعت 10:40 ب.ظ
رضوان عزیزم امیدوارم که سال نو را با رایحه شکوفه ها آغاز کرده باشید و خورشید مهربان قلبتان در آسمان هستی تابناکترو درخشانتر از همیشه پرتوافشانی کندو آرزو میکنم قلم همیشه صمیمی و موثرتان در سال جدیدهمراه وهادی قلبهای پاک باشد.نوروزتان فرخنده باد.
سلام امیدوارم هر چه زودتر سردردتان بهتر شود من بیشتر وقت ها روزهای پنج شنبه سردرد می شوم چرایش را نمیدانم الان هم بخاطر سردردم خانه مانده ام و بقیه رفته اند بیرون
سیصد و شصت و پنج روز در سال هدر می شود اینکه غصه نداره!
رضوان عزیزم امیدوارم که سال نو را با رایحه شکوفه ها آغاز کرده باشید و خورشید مهربان قلبتان در آسمان هستی تابناکترو درخشانتر از همیشه پرتوافشانی کندو آرزو میکنم قلم همیشه صمیمی و موثرتان در سال جدیدهمراه وهادی قلبهای پاک باشد.نوروزتان فرخنده باد.
سلام
امیدوارم هر چه زودتر سردردتان بهتر شود
من بیشتر وقت ها روزهای پنج شنبه سردرد می شوم
چرایش را نمیدانم
الان هم بخاطر سردردم خانه مانده ام و بقیه رفته اند بیرون
سلام
چند روزه که ننوشتید
حسابی نگران شدم
خبری بدهید از خودتان
چند کلمه ای بنویسید