یکی از تاسف بار ترین حقایق زندگی من اینه که عاشق بلعیدن مطالب نوشته شده بوده ام.حالا اینگونه باشی و دوازده ساله باشی و روزنامه ها هم هر روز تو خونه ات بیاید و صفحه حوادث را هم مهیج ترین صفحات تلقی کنی.ببین چه بد و زشت مطالبی را تو این ذهن ریخته ای.از بچگی با مسوله تجاوز و خیانت و قتل آشنا شده باشی.ترس بر تو مستولی شده باشد از طرفی هیجان خواهی را نمره خوب بدی و همیشه تو همه مجلات و روزنامه ها و حالا هم اینترنت مطالب این چنین را بخونی.خدای من دیگه وقتی نور علی نور میشه که تو بخش بیماران روانی هم باشی و بخوای برای دانشجویان این مطالب را که برای بیماران اتفاق افتاده باز کنی.شما میدونید این هفته را چگونه آغاز کردم؟زنی سی ساله بیوه (همسرش به قتل رسیده)جدای از دو فرزند پسرش به جرم آنکه پس از مرگ شوهر مهریه را به پدر شوهر قیم بچه ها(که اتفاقا داییش هم بوده)نبخشیده.این چیزا نمیتونند برای من عادی بشن.بازم غمگینم میکنه.فکر اینکه زنی پس از 3یزده سال زندگی و بیست و هفت سال سن بی همسر و بچه هاش شده باشه و الان بیماری افسردگی گرفته باشه تو جمع بیماران روانی بخش بنشینه و به آینده نامعلومی که پیش رو داره فکر کنه قلبم را می فشارد.
بهش میگم قاتل همسرت کجاست میگه تو زندان چون احتمال جنون آنی داده اند اعدامش نکرده اند .می پرسم چرا اینکار را کرده میگه بدبین به همسر خودش شده و احتمال داده روابط نامشروع بین زنش و همسر من......میگم تو نظرت چیه؟میگه نه بعید میدونم همسرم کتکم می زد از من چهارده سال بزرگتر بود ولی.....نه.....بعید میدونم......خانوم من بچه هامو می خوام ....خانم دلم برای دیدن شون یه ذره شده....خانوم چرا مادرم هی برام خبرایی میاره که روز به روز بیشتر بترکم......خانم چرا باید اینجوری......ازش می پرسم تصمیم هم گرفته ای ازدواج مجدد کنی؟میگه نه
میگم خواستگار داشته ای؟میگه آره
طفلک
جوان و زیبا و غمگین
نمیتونه برام عادی بشه
کاش روزنامه ها را تو خونه گیر نمی آوردم
کاش سرنوشتم با این غم و غصه های دیگران گره نمیخورد
علل خیانت زنان به مردان و بالعکس را تو سایت مردمان دیدم چه جالب بودند.حیف که لینک آن را نگذاشته ام
سلام
خوبید
مرسی که به من سر زدی
وب لاگ قشنگ و با سابقه ای داری
چرا از ام اس و فوق لیسانس خوشت میاد؟
خدای نکرده ....
به هر حال من همه جوره در خدمتم
آی دی من microbnaz هستش تویه یاهو کاری داشتی حتما بهم خبر بده
مواظب خودت باش