نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

-:پاشو.پاشو.شب قدر را از دست میدی ها. پاشو بریم مسجد احیا
-:نه،تو را خدا بذار بخوابم،خوابم میاد
-:شب قدر شب تقدیره.باید امشب از خدا چیزایی بخوای .خوابت ببره مقدراتت جور دیگه تعیین میشه.پاشو از خدا بخواه اونجور که خودت میخوای.اونجور که صلاحت در آنست رقم بزنه.نخواب بیدار شو

وا
یعنی من از خدا بهتر می فهمم؟من راضی به رضای او.ولمون کن بذار بخوابیم.
خوابیدن همان
خواب های خوشگل دیدن همون

بهشت یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:13 ق.ظ

نظرات 5 + ارسال نظر

ما میخواهیم از شعار به شعور برسیم یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:24 ق.ظ http://www.riyal.blogsky.com

دعوت به همکاری
دوست عزیز لطفا به وب سایت ما سر بزنید
و مطالب آن را بخوانید
و در مورد پیوستن به جمع ما فکر کنید
با تشکر

موفق باشید

ملیکا یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:12 ق.ظ http://gijmangooli.persianblog.com

راستش ما فرصتهای بسیاری را از دست می دیم. شب قدر یک فرصت است برای توجه به بعضی چیزها که در زندگی روزمره حواسمون ازش پرت می شه فقط همین.

دومان دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:38 ق.ظ

سلام
سعادتی بود حضور با کعرفت در شبهای قدر و خدا بود که دستش دراز بود رزق تقسیم می کرد دوستداران را به مسجد می برد

قبول درگاه حق

عمو سیبیلوو دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:40 ب.ظ http://amosibilo.blogsky.com

سلام . ... خیلی قشنگ بود ... من هم فکر می کنم خوابهای خوبی میبینه این دوستمون

مورچه خورتی*! دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:14 ب.ظ

به دلیلی که شرح میدهم- آمدم تا هم خدا حافظی کنم و هم نتیجه و نظرم را درباره نچاق و گردانده آن که مدت ها نگاه و نوشته هاش را دقت میکردم اعلام کنم۰
در مجموع تقریبا مدت درازی که اغلب یادداشت های بهشت را می دیدم - ابتداء تصورم صافی و سادگی او بود. اما رفته رفته برایم روشن شد که از بیخ و بن اسیر تقلید و کورکورانه مطیع گروه های ایران بربادده (نان به نرخ روز خورها) است۰
خیلی زود دریافتم که او توانائی هضم منطق را ندارد و اصولا اهل نگاه جستجو گر نیست - یعنی همان روشی را دنبال کرده که تحجر و تعصب و خرافه انرا همواره از او خواسته و او نتوانسته است از درون تاریک این (بند) آزاد شود۰
احساس کردم قبول کرده و باور نموده و خوشحال است که زیر اراده و خواست مرد ها ونه با حقوق مساوی یا لااقل نزدیک به او! آشپز و ضعیفه او باشد و دراین باور آنقدر پیش رفته که حتی جرات گله و یا دفاع از حقوق از دست رفته خودش را که امروز در جامعه ننگ و دروغ می بینیم در نوشته های مجازی هم ندارد!!۰
حرف زیاد است - فقط خواستم بگویم اگر گه گاه آمدم و با نام های بیشتر طنز آلود از جمله مورچه خورتی پیامی گذاشتم - فقط انگیزه و احساس دوستانه ام بود- تصور میکردم ازاین راه میشود کسانی را که مایه اش را دارند تکانی داد و گفت که باید از فرصت استفاده کنید و حتی با نوشته و یادداشت گرفتاری ها و کمبود ها و حقارت ها و توهین ها را بگوئید و حداقل تلنگری به نسل در حال سوختن بزنیم و دیدم که نه - بهشت ما متاسفانه تنها نامش بهشت است . درحالیکه میهماندار افکار جهنمی است ۰
امید وارم همه دوستان - مردم ایران و عموم افتادگان در تله فریب که البته بیشتر بخاطر حفظ موقعیت شان است تا باور واقعی- یک روز که دیگر دیر نیست بخود آیند و قبول کنند که در برابر همنوعان وظایفی دارند که کمترین آن درحد توانائی شان دادن آگاهی و القاء تجربه هست ۰ خدا نگهدار ایران*!۰