پسر کوچولوی چاق و چله و تپل مپل عموی پسرم سوژه شده تا دانشجوی فوق لیسانس با گرایش کودکان آموزش لمس درمانی را به استادان خود گزارش کند
وقتی بهش میگم رضا کوچولو تو اجازه میدی خانم بهت دست بزنه؟اگر بدت میاد بگو.تو باید خودت اجازه بدی.میگه زن عمو ،مامانم گفته اگر اجازه بدم بعدا شما برای من یه ماشین کوچولو میخرین.میگم البته .میخوای بدون اینکه ......واسه ات ماشین کوچولو بخرم؟میگه نه.آخه مامانم گفته تو از من فیلم گرفته میشه.میخندم میگم تو مامانی هم دوست داری بازیگر باشی ناقلا؟میگه اونوقت سی دی خودم را دارم.هدیه میدم به مامان بزرگم.میگم بد هم نیست بچه ها انگیزه داشته باشند ها
ازین مقدمه که بگذریم شرح یک قصه غصه
خانم جوانیست که از زیبایی بهره اش اندک است.با مردی ازدواج کرده که روی در آمد ایشان حساب واکرده بوده ولی حالا به این نتیجه رسیده که نمی تواند نا زیبایی چهره اش را تحمل کند .مخارج دارو و درمانش گران شده وسط خیابان جلوی چشمان حیرتزده عابران با مشت بر روی گونه اش مشتی کاشته.میگوید به قدری خجالت کشیدم.درد چهره ام به یک طرف و خجالت از طرف دیگر.غرورم جریحه دار شده.اگر فرزندم دو ساله نبود به زندگی با او ادامه نمی دادم.میدانم این چنین می کند تا بگویم مهرم حلال و جانم آزاد و بروم.ولی من نمیخواهم طلاق بگیرم که فرزندم بی پدر بزرگ شود.گونه اش کبود است.میگویم به پزشک قانونی مراجعه کرده ای تا برایت طول درمان بنویسد و جریمه اش کند؟میگوید خانم مگه کسی برای شوهرش شکایت هم میکند؟او پدر فرزند من است .خب حتما باید سریعتر به خود می جنبیدم و سوار تاکسی می شدم تا دیگران داخل آن نپرند .ساعت یازده شب بود و او نگران که هر چه زودتر به خانه برسیم.ولی با غرور شکسته ام چه کنم؟او حتی عذر خواهی هم نمی کند.هر گاه بیمار شده ام خواهرم و مادرم و برادرم مرا دکتر برده اند و این اولین بار بود که او همراهیم میکرد.مسئولیت پذیر نیست.یاد نگرفته .میگویم تا گوساله گاو شود دل مادرش آب شود.یاد خواهد گرفت ولی به قیمت پیر شدن تو و بیشتر از فرم افتادنت.تکریم زن نشانه کرامت مردان است.باید مرد لیئمی باشد.
لعنت به زنانی که به هر دلیل از شکایت از همسران ظالم شان چشم پوشی منی کنند.من چه بگویم؟مگر میشود کاسه از آش داغ تر بود.آمده پیش من ببیند حق با خودش است یا شوهرش.آیا واقعا از عقل کم دارد همانگونه که همسرش مدعیست.حتی توانسته به او تفهیم کند ایراد از توست.و زنی که تحصیل کرده هم هست به دلیل آنکه دوستانش به ظاهر زندگیش غبطه میخورند میخواهد به این زندگی ادامه دهد
سلام
و روزی هم این درختان با تبر قطع می شود و دیگر شاهد این ظلم نیست دوست من
دو.ست من سلام . شاید بی ربط باشه
به نظر من تا موقعی این خانم طرز فکر -مگر کسی از شوهرش شکایت می کند - قبول دارد، هربلائی سرش بیاید حقش می باشد! تمام!