سلام
با تشکر از مورچه خورتی!
که با عنوان حقیقت چقدر تلخه؟
نوشته:
آدمی که از درد دندان اینطور شکایت میکنه معلوم میشه هنوز درد های واقعی را نشناخته۰
چشم گوش باز کن و درد های جامعه ات را بریز بیرون . از درد دندان گفتن و بمسائل خیلی خودی و خصوصی پرداختن نیازی به داشتن و نوشتن وبلاگ ندارد . خانم معلم و استاد دانشگاه!!!!
واقعا درد دندون با همه سختی کمتره از دردای جامعه؟
بعله.دقیقا
کاش همه دردا مث درد دندون قابل گفتن بودند.
کاش همه دردا مثل درد نون قابل لمس و درک برای همه بودند.
مگر دیگر درد ها را اگه گفتی نوازش میشی؟ممکنه سرزنش هم بشی.کجای کاریم ما؟
یه روز با خودم گفتم باید درد ها ریشه یابی کنم ببینم علت العلل دردها کجاست.زمان زیادی از من برد بیمارم کرد(افسرده)ولی وقتی گزارش اونو ارائه دادم گفتند بهتره خفه بشی و تو سوراخ سنبه هایی که بهت ربطی نداره سرک نکشی.سرت را بندازی زیر و مث بچه آدم زندگی روز مره ات را بکنی و به کارهایی که بهت دخلی نداره دخالت نکنی.
آفتاب ندیده باشی و با حیا و جاهل و سرت تو آخور خودت زن تری.زن خوب و فرمانبر و پارسا شو.بقیه را بذار واسه مردا
![](http://www.blogsky.com/Editor/images/smiles//20.gif)
منم مث یه بچه آدم زبان را زندانی کام کردم مبادا کسی پی به سرخی اون ببره و سبزی سر را به فدای خویش سازد.
راستی چون درد دندونم کمی سبک تر شده دوباره دم در آوردم.
![](http://www.blogsky.com/Editor/images/smiles//17.gif)
کاش روزی دستم برسه آنچه را می دانم به کسانی بیاموزم.
از درد هایی که در جامعه محدود خودم وجود دارد