نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

نچاق

وقتی بیمارباشی مادر بزرگه بگه نچاق و تو بگی نناق

هفته‌نامه کابل درآخرین شماره خود نوشت: دختران جوان در افغانستان برخلاف پسران، جرات ابراز نظر در مسایل مختلف اجتماعی را نداشته و از این امررنج می‌برند.

خبر جالبی بود.گویا تو ایران همه زنان قدرت ابراز وجود دارند.

وقتی زنی سخن میگوید باید کاملا حواسش جمع باشد مبادا سخنی به گزافه گفته باشد چگونه.......؟

اینکه گفته شود در افغانستان دختران جرات ابراز نظر ندارند در صد ندهد اشکال دارد.چه در صدی از دختران ایرانی ابراز نظر اجتماعی میکنند؟.و اگر جرات ورزی تنها بدون توجه به عواقب آن کافیست خب ............

آیا کسی با این خبر میتواند متوجه بشود که دختران افغان محکوم به مرگ می شوند یا نه؟
آیا اگر دختران ایرانی آموخته اند جرات ورزی خود را با اشکال دیگر نشان دهند حاکی از آن نبوده که دختران ایرانی هم به مصلحت نمی دانند ابراز نظر اجتماعی کنند؟


این نشریه که روزهای چهارشنبه هر هفته منتشرمی‌شود نوشت: برخی این وضعیت دختران را ناشی از حاکم بودن تعصبات و سنت‌های دیرینه حاکم برجامعه افغانستان می‌دانند زیرا در این کشور محرومیت و محدودیت از محیط خانواده بر دختران و زنان تحمیل می‌شود و اثرات روانی آن حتی تا محیط مدرسه، دانشگاه، محل کار و اجتماع ادامه می‌یابد.

جالبه معلومه .ارزش گذاری هایی که در اجتماع وجود دارد بر فرزند اعم از دختر و پسر اعمال می شود.وقتی فرزند چاره ای نداشته باشد جز با خانواده بودن و خانواده ملزم به حضور در مجامع چگونه می توان با ارزش های جامعه بی اعتنا بود؟
سیستم ارزش گذاری ها کجا متعصبانه و بدعت و کجا.........است؟


نشریه "کابل" بنقل از"دکترمیراکرم" رئیس دانشگاه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه کابل می‌نویسد: در خانواده‌هایی که تعداد دختران بیشتر است بزرگان خانواده به دختران خود به چشم حقارت نگاه می‌کنندو این کار مستقیما بر آنان اثر منفی گذاشته و در نتیجه دختران را ترسو و کم جرات می‌سازد.

در کجای عالم ننگ داشتن دختر باعث می شود دختر متکی به نفس بار آید؟تکریم زن که خاص مردان کریم است در همین دنیای مجازی چگونه تعبیر می شود؟(زن را خوار نمی کند مگر مرد لئیم واو را محترم نمی شمارد مگر شخص کریم/حضرت محمد(ص)


وی بااشاره به نوع دیگری از محدودیتها که به ظاهرامتیاز شمرده می‌شود تصریح کرد: شماری از خانواده‌ها تلاش می‌کنند تا دخترانشان را در نهایت ناز و نعمت پرورش دهند که این امر سبب می‌شود این دختران بیش ازحد متکی به پدر و مادر شوند و نتوانند استقلال خویش را بدست گیرند و در نتیجه جرات میدان داری ندارند.

زن ریحانه ایست ولی آیا این مانع تجارب زندگیست؟تجارب تلخ برای در هم شکستن روح دختران ضرورت تام دارد.چگونه میتوان از صفحه ذهن دختران تجاب تلخ و دردناک زدود؟مراقبت دورا دور دختران مان

دکتر میراکرم افزود: کم‌جراتی دختران سبب شده است تا آنان در صحنه‌های اجتماعی حضور کم‌رنگی داشته باشند.

"حلیمه" دختر ‪ ۲۳‬ساله‌ای که در دانشگاه کابل درس می‌خواند از این مشکل رنج برده و معتقد است باتوجه به‌اینکه از استعداد بسیار خوبی برخوردار است ولی نمی‌تواند درسهایش را برای همکلاسی‌هایش بیان کند و تنها در زمان امتحان قادر است استعدادش را بر روی کاغذ به نمایش گذارد.



دختری افغانی(نسرین نام ) سیزده جلسه مشاوره با من داشت.دخترک به خوبی از حق خودش دفاع می کرد.لباس هایی شیک میپوشید.می گفت حق منست.قالی می بافم و میخواهم با پولم شیک بپوشم.من کسی بوده ام که در کودکی از بس با لباس های کهنه و مندرس پسرانه اهدایی خانواده های ایرانی به مدرسه رفته ام خسته شده ام.چرا باید با همه استعدادم مجبور به ترک تحصیل شوم؟حال برادرم تهدیدم کرده (که مرا به طالبان تحویل خواهد داد) اگر از پوشیدن لباس (هایی که مغایر با شئون خانواده است !!!!!لباس شیک پوشیدن برای خانواده ایی که نان شب ندارند و این دختر کمک خرج آنان است) دست برندارم .
نسرین واقعا با هوش بود.خانواده کار خودشو کرد و اونو دادند به مردی افغان که از همسر اول خود فرزندی نداشت شاید او برایش فرزندی بیاورد.در حالیکه قلبم مالامال از غم بود خشنودی های او را نادیده میگرفتم.او همانند ابزاری مورد سوء استفاده قرار گرفت.زیبایی او کم از دختران همسن و سال ایرانیش نبود ولی آرزویش که ازدواج با پسری ایرانی بود بر آورده نشد.هر روز در خانه اش زندانی می شد.دلداری من به او این بود که نسرین جان اگر زن ایرانی هم بودی شرایط چندان متفاوتی هم نداشتی.ولی او غبطه میخورد که دختران ایرانی دور و بر من از شرایطی به مراتب بهتر بر خوردارند


نظرات 2 + ارسال نظر
ملیکا دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:26 ق.ظ http://gijmangooli.persianblog.com

از خواندن تمام یادداشتها لذت بردم در مورد دسته چک چی شد بالاخره پیدا شد؟ در مورد کتاب چهره شناسی نمی دونستم جز پزشکی قانونی است؟ دلم می خواد حتما بخونمش!
در مورد دختران ایرانی و افغانی هم به نظر من خیلی تفاوتی ندارند در همین اصفهان بعضی دختران ایرانی با بدترین شرایط زندگی می کنند و اسیر قید و بندهای خود ساخته اند.

دلناز سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:11 ق.ظ http://www.delnaz.blogfa.com

سلام
دیگه به ما سرنمیزنید ؟
راستی من فکر نمیکنم وضعیت دخترای ایرانی با دخترای افغانی یکی باشه ،اما این هم درسته که در اغلب موارد دختران یا ابراز نظر نمی کنند یا بایدخیلی از چیز هارا پیش بینی کنند،خوب البته کمی شجاعت لازمه ولی غیر ممکن نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد